اصوا الکترو کاردیو گرافی


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 89
بازدید کل : 33810
تعداد مطالب : 18
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1


اصوال الکترو کاردیو گرافی 
 
 
 

الکتروکاردیوگرافی یعنی ثبت فعالیت الکتریکی قلب به وسیله الکترودهایی که روی پوست بدن نصب می ‌شوند.

کاغذهای  EKG به صورت مدرج بوده و دو محور عمودی و افقی دارد . محور افقی ، نمایش دهنده ی زمان و محور عمودی نشان دهنده ولتاژ است . مربع های کوچک ( فاصله بین دو خط نازک ) فاصله زمانی معادل 04/0 ثانیه است . هر مربع کوچک حاشیه پررنگتری داشته که معادل 02/0 ثانیه است ( فاصله بین دو خط مشکی زخیم ).

استانداردهای  EKG :

در ابتدای صفحه  EKG  علامت استانداردی وجود دارد :

قسمت عمودی این علامت که نشان دهنده ی ولتاژ است بایستی مقدار mlv 1 داشته باشد . بلند و کوتاه بودن این علامت اندازه قد  QRS ها مؤثر است . قائمه بودن زاویه های این علامت استاندارد نکته دیگری است که باید به آن توجه کرد زیرا در صورت خراب بودن قلم دستگاه ممکن است قطعه های  ST و PR به صورت کاذب ، غیرطبیعی ترسیم شوند . که در این حالت علامت استاندارد  EKG زاویه های قائمه ندارد .

سرعت نرمال ثبت EKG mlm/s 25 است که در پایین نوار کاغذی EKG یادداشت می شود . اگر سرعت ثبت دستگاه EKG بالاتر از سرعت نرمال باشد . تمامی ایمپالس ها پهن و بزرگ ترسیم خواهد شد .

 

نحوه هدایت امواج دپلاریزه

ویرایش
 
 
 
 

امواج دپلاریزاسیون و تحریک های اولیه ابتدا از گره  SA که خود به خود به حالت دپلاریزاسیون در می آیند شروع می شوند . این گره در قسمت اپی کاردیال دهلیز راست قرار دارد . سپس امواج دپلاریزاسیون در گره AV که در قسمت ساب اندوکارد و در نزدیک سمت تحتانی دهلیز راست قرار گرفته طی مسیر می کنند . بعد از گره  AV الیاف عضلانی تخصص عمل یافته ای به نام هیس باندل وجود دارند که با سرعت بیشتری امواج الکتریکی را هدایت می کنند . تنه ی هیس باندل در سیتوم بین بطن به دو شاخه ، شاخه چپ (left bandle) و شاخه راست  (right bandle) تقسیم می شود . باندل چپ به سمت راست سپتوم بین بطنی رفته و در بطن راست پخش می شود . باندل چپ بعد از زمان کوتاهی که در سپتوم بین بطنی طی می کند به دو شاخه ی قدامی و خلفی تقسیم می شود . شاخه چپ خلفی  (left posterior) در خلف بطن چپ مانند بادبزن پخش می شود ولی شاخه چپ قدامی (Left Anterior) به صورت منفرد و متراکم در قدام بطن چپ قرار می گیرد.

 

تفسیر الکتروکاردیوگرام

ویرایش
 
 
 
 

برای تفسیر یک الکتروکاردیوگرام باید مراحل زیر طی شود :

  1. ریتم
  2. تعداد ضربان
  3. محور قلب
  4. موج P
  5. PR Interval ( فاصله بین  P تا R )
  6. اندازه و جهت  QRS
  7. قطعه ی  ST
  8.  T

تحلیل برداری الکتروکاردیوگرام طبیعی :

موج P

این موج نشان دهنده دپلاریزاسیون دهلیزی است . دپلاریزاسیون دهلیزی و به دنبال آن انقباض دهلیزها از گره ی سینوسی شروع شده و در تمام جهات بر روی دهلیزها پخش می شود . مدت P در حدود 08/0 ثانیه است و ولتاژ آن در هیچ لیدی نباید از 5/2میلی لیتر بیشتر باشد .

کمپلکس  QRS

کمپلکس QRS نمایانگر دپلاریزاسیون بطن هاست اما این کمپلکس همچنان به عنوان انقباض بطنی در نظر گرفته می شود . کمپلکس  QRS از سه موج  Q  ، R و S تشکیل شده است که از دپلاریزاسیون بطن ها در جهت های مختلف ناشی می شوند و اندازه ی هر کدام از این موج ها در EKG ، بسته به مکان اکترود تغییر می کند . در بطن ها به ترتیب سپتوم بین بطنی ، apex و سپس ناحیه قاعده قلب دپلاریزه می شوند .

در صورتی که امواج دپلایزاسیون به الکترود نزدیک شوند در EKG موج مثبت و در صورتی که از الکترود دور شوند موج منفی ثبت خواهد شد ( به عنوان مثال اگر الکترود در سما چپ قلب قرار گرفته باشد ، امواج دپلاریزاسیون بطنی به الکترود نزدیک شده و موج مثبت ثبت می گردد ولی در صورتی که الکترود در سمت راست قلب قرار داده شود این امواج از الکترود دور شده و یک موج ثبت می شود . )

در ابتدای کمپلکس  QRS ، موج پاین رونده  Q وجود دارد که در زیر خط ایزوایکتریک قرار می گیرد . به دنبال موج Q ، موج بالارونده  R وجود دارد که در بالای خط ایزوالکتریک است . در انتهای موج R ، در زیر خط ایزوالکتریک موج  S ثبت می گردد .

مدت زمان کمپلکس  QRSنرمال 12/0 -04/0 ثانیه است .

در خواندن کمپلکس  QRS در EKG نکات زیر باید رعایت گردد :

بسیار رایج است که حروف کوچک ( و نه بزرگ ) جهت بیان امواج کوچک در کمپلکس  QRS استفاده شود . به عنوان مثال کمپلکس  qR نشان دهنده ی موج کوچک  q و موج بزرگ  R است و با کمپلکس rS ، یک موج کوچک r و یک موج عمیق S  را بیان می کند .

هر موج مثبتی که بالای خط ایزوالکتریک باشد ، موج  R در نظر گرفته می شود . موج بالارونده و مثبت اول  R و موج بالارونده و مثبت دوم  R+ گفته می شود.

اگر پیش از موج Q یک بخش بالارونده در کمپلکس  QRS دیده شود ، آن یک موج  Q نیست و همیشه به طور قراردادی ، موج  Q ( هر وقت وجود داشته باشد ) اولین موج در کمپلکس است .

هر موج پایین رونده ای که قبل از آن یک موج بالارونده وجود داشته باشد ، موج  S است .

افتراق بین امواج پایین رونده  Q و S ، در واقع بسته به این دارد که آنها قبل یا بعد از موج  R آمده باشند . موج  Q قبل از  R اتفاق می افتد و موج  S در ادامه موج  R می آید .

در صورتی که تنها یک موج پایین رونده وجود داشته باشد ، با توجه به اینکه نمی توانیم مشخص کنیم که موج مذکور  Q است یا  S آن را موج  QS در نظر می گیریم و اگر فقط یک موج بالاونده وجود داشته باشد ، آن را موج  R می نامند .

موج  T :

موج T نشاندهنده  رپلاریزاسیون بطنی است و هم جهت با کمپلکس  QRS و در بالای خط ایزوالکتریک قرار دارد .

با توجه به اینکه نخست سپتوم و سایر نواحی اندوکاردی و سپس اپی کارد دپلاریزه می شوند ، منطقی به نظر می رسد که نخست همین نواحی رپلاریزه شوند ؛ اما معمولاً چنین نمی شود زیرا انقباض سپنوم و سایر نواحی اندوکاردی طولانی تر است و لذا این نواحی کندتر از قسمت اعظم سطوح خارجی قلب رپلاریزه می شوند . بنابراین ابتدا نواحی اپی کارد و سپس اندوکارد رپلاریزه می شوند که سبب هم جهت بودن موج  T یا کمپلکس  QRS می گردد . علت ترتیب غیرعادی رپلاریزاسیون این است که فشار زیاد درون بطن ها در هنگام انقباض ، تا حدود زیادی جریان خون به اندوکارد را کم می کند و بدین ترتیب روند دپلاریزاسیون در نواحی اندوکاردی است .

بعد از موج T ، یک موج U وجود دارد که نشاندهنده ی رپلاریزاسیون الیاف بزرگتر است . این موج غالباً در  EKG  دیده نمی شود .

قطعه ی  PR :

به خط ایزوالکتریک بین P و QRS قطعه ی  PR گفته می شود که نشان دهنده ی دپلاریزاسیون آهسته در  AV node است .

 PR interval :

از شروع موج P تا شروع کمپلکس  PR interval , QRS نامیده می شود که شامل دپلاریزاسیون دهلیزها و قطعه ی  PR است . بازه ی زمانی نرمال  PR interval 20/0 -12/0 ثانیه است .

در بعضی از اختلالات  AV node ممکن است ایمپالس سریعتر از حالت معمول هدایت شده و  PR interval کمتر از 12/0 ثانیه ثبت گردد . در بعضی دیگر از حالات نیز ممکن است  AV node هیچ ایمپالس را از خود عبور نداده و موج  P از کمپلکس  QRS جدا شود .

قطعه ی  ST :

از انتهای کمپلکس  QRS با شروع موج  T ، قطعه ی  ST گفته می شود . این قطعه نمایانگر فاز کفه ( ورود یون های کلسیم به داخل سلول های قلبی ) در رپلاریزاسیون بطنی است . اگر قطعه  ST از خط ایزوالکتریک بالاتر یا پایین تر قرار گیرد . معمولاً نشانه ای از یک پاتولوژی جدی است که ممکن است نشانگر مشکلات قلب و عروق باشد . ایسکمی ها و بیماری های  کرونر که سبب اختلالات در رپلاریزاسیون سلول های قلبی می شوند تغییراتی در قطعه ی ST ایجاد می نمایند . در این حالت ممکن است قطعه  ST پایین تر از خط ایزوالکتریک و نزولی بوده (Sloping Down) و یا به صورت بالارونده در بالای خط ایزوالکتریک قرار گیرد .  (Up Sloping)

 ST interval :

ST interval از شروع قطعه ی  ST تا پایان موج  T را شامل می شود .

 J point :

 J point نقطه ی ایزوالکتریک در انتهای کمپلکس  QRS با شروع قطعه ی  ST است که در بعضی از اختلالات قلبی ،  j point در بالا یا پایین خط ایزوالکتریک  قرار می گیرد .

تعیین تعداد ضربان قلب از روی  EKG :

یکی از مسائل مهم در خواندن EKG ، تعیین تعداد ضربان قلب در دقیقه است که به دو صورت می توان آن را از روی الکتروکاردیوگرام تعیین کرد :

الف) تعداد ضربان قلب  در دقیقه  =

ب ) تعداد ضربان قلب در دقیقه =

در حالت نرمال و طبیعی همانند روش فوق ، استفاده از تعداد خانه های بین دو موج  P جهت محاسبه ی  Heart Rate تفاوتی با تعداد ضربان قلب ندارد ولی به دو علت زیر از کمپلکس های  QRS جهت تعداد ضربان قلب استفاده می شود :

الف) گاهی اوقات به دلیل وجود بلوک و یا اختلالاتی دیگر به تعداد موج  P ، کمپلکس  QRS وجود ندارد .

ب) از نظر کلینیکی ، تعداد ضربان بطن است که Cardiac Output و فشارخون ایجاد می نماید .

 

لیدهای الکتروکاردیوگرافی

ویرایش
 
 
 
 

12 لید ( اشتقاق ) قلبی وجود دارد که جهت ثبت الکتروکاردیوگرافی مورد استفاده قرار می گیرد .

لیدهای تک قطبی اندام ها

aVR : در این حالت الکترود قرمز به دست راست بسته می شود .

aVL : در این لید الکترود زرد به دست چپ بسته می شود .

aVF : در این استقاق الکترود سبز به پای چپ وصل می شود .

لیدهای دو قطبی

اشتقاق های استاندارد دو قطبی به اتصالات الکتریکی بین اندام های بیمار و الکتروکاردیوگرافی جهت ثبت EKG گفته می شود .

لید I : در این اشتقاق الکترودها به دست راست و دست چپ وصل می شوند . الکترود منفی یا آند به دست راست و الکترودمثبت یا کاتد به دست چپ بسته می شود .

لید II : این اشتقاق بین دست راست و پای چپ می باشد . به دست راست الکترود منفی یا آند بسته می شود و به پای چپ الکترود مثبت یا کاتد .

لید  III : این لید بین دست چپ  و پای چپ بسته می شود . در این حالت به پای چپ الکترود مثبت و به دست چپ الکترود منفی بسته می شود .

لیدهای سینه ای ( لیدهای پره کوردیال ) :

شش اشتقاق سینه ای وجود دارد که توسط شش الکترودی که روی سینه بیمار قرار دارند ثبت می شوند .

 V1 : این اشتقاق در سمت راست استرنوم روی فضای بین دنده ای چهارم قرار می گیرد . زاویه استرنوم بهترین مارکر جهت پیدا کردن فضای بین دنده ای چهارم است . زاویه استرنوم در محاذات فضای بین دنده ای دوم می باشد ( این زاویه به صورت یک برجستگی در محل اتصال مانبریوم و تنه ی استرنوم قرار دارد . )

 V2 : این لید در سمت چپ استرنوم روی فضای بین دنده ای چهارم نصب می شود .

 V3 : لید V3 به صورت  Oribe بین  V2 و  V4 قرار می گیرد .

V4 : در زیر  Nipple روی فضای بین دنده ای پنجم ( تقاطع خط  Midclavicular با فضای بین دنده ای پنجم ) وصل می شود .

 V5 : این اشتقاق به صورت همسطح با  V4 در تقاطع بین  Anterior axilary و فضای بین دنده ای پنجم قرار می گیرد .

 V6 : لید  V6 به صورت همسطح با  V4 در تقاطع Midaxilary line و فضای بین دنده ای پنجم نصب می شود .

در لیدهای سینه ای با توجه به اینکه دپلاریزاسیون عضله ی قلبی از جهت های مختلف ثبت می گردد ، کمپلکس  QRS هم شکل های متفاوتی خواهد داشت .

به عنوان مثال الکتروکاردیوگرام ثبت شده از اشتقاق  V1 در یک قلب طبیعی منفی است . چون الکترود سینه در این اشتقاق به قاعده ی قلب نزدیک تر است تا به نوک قلب و قاعده ی قلب در روند دپلاریزاسیون بطنی همسو با الکترونگاتیویته قرار دارد . ( الکترود کاتد روی بارهای منفی قرار گرفته است ) ولی کمپلکس  QRS در اشتقاق  V4 عمدتاً مثبت است چون الکترود سینه ای این لید در طول دپلاریزاسیون بطنی ، اغلب همسو با الکترودپوزیتیویته است . ( اغلب الکترود کاتد روی بارهای مثبت قرار گرفته است ) .

با توجه به اینکه  V1 به دهلیز و بطن راست نزدیکتر است ، بنابراین اختلالات دهلیز و بطن راست را بهتر ثبت می نماید ولی اختلالات و بیماری های دهلیز و بطن چپ به وسیله ی اشتقاق  V1 بهتر و راحت تر قابل تشخیص است .

 

تعیین محور قلب

ویرایش
 
 
 
 

محور قلب برآیند بردارهایی است که در اثر دپلاریزاسیون میوفیبریل ها در جهات مختلف ایجاد می شود که در حالت طبیعی به سمت پایین و چپ است چون بطن چپ قالب است ( اطلس الکتروکاردیوگرافی قارونی ، 1384)

جهت تعیین محور قلب از دو لید  I و aVF استفاده می شود . این دو لید بر هم عمود اند . لید  I بین دست راست و دست چپ قرار گرفته و محور افقی ( محور X ) را ایجاد می نماید و لید  aVF که بر روی پای چپ وصل می شود محور عمودی ( محور y ) راایجاد کرده و عمود بر لید قلبی است . این دو محور چهار ربع تشکیل می دهند .

با توجه به اینکه قسمت عمده ی کمپلکس  QRS در لید  I مثبت است . تعداد خانه های این کمپلکس را شمرده و در قسمت مثبت محور  X علامت می زنیم . قسمت عمده کمپلکس  QRS در لید aVF هم مثبت بوده و همانند لید قبلی تعداد خانه های کمپلکس QRS  را شمرده و در قسمت مثبت محور y  علامت می زنیم اگر قسمتی از منحنی مثبت شده منفی باشد ، تعداد خانه های منفی را از بخش مثبت کم می کنیم تا پتانسیل مفید آن اشتقاق بدست آید . اگر پتانسیل مفید اشتقاق  I مثبت باشد ، آن را در جهت مثبت بر روی محور اشتقاق مورد نظر رسم می کنیم . سپس بر روی نقاط یافت شده روی هر کدام از محورهای  X و  Y ، یک خط عمود بر آن نقطه رسم می کنیم . محل تلاقی این دو خط عمود ، محور قلب را  نشان می دهد .

محور قلب در حالت طبیعی بین 0 درجه و 90 درجه قرار دارد . که هر چه انسان چاقتر و پیرتر باشد محور قلب بیشتر به سمت چپ یعنی به طرف صفر شیفت می کند ، اما هر چه بیمار لاغرتر و چربی دیافراگم کمتر باشد ، محور قلب نزدیک به +90 درجه است .

اگر کمپلکس QRS در لید I مثبت و لید  aVF منفی باشد ، انحراف محور به سمت چپ وجود دارد ودر صورتی که کمپلکس  QRS در لید I منفی و در لید aVF مثبت باشد انحراف محور به راست وجود دارد .

 

آریتمی ها وتشخیص انها در EKG

ویرایش
 
 
 
 

با اینکه آریتمی از نظر لغوی به معنی بدون ریتم است ، ولی معمولاً به انواع اختلالات ریتم اشاره می کند یعنی هرگونه انحرافی از ریتم سینوسی طبیعی . برخی کتاب های واژه دیس ریتمی را به آریتمی ترجیح می دهند .

ریتمی سینوسی است که خصوصیات زیر را داشته باشد :

  1. موج های  P یک شکل باشند چون در حالت طبیعی تمام امواج  P از یک ناحیه منشأ می گیرند . ( گره  SA ) پس  P باید در لیدهای  I و  II مثبت باشد .
  2. به ازای هر P یک کمپلکس  QRS وجود داشته باشد .
  3. زمان  PR interval کمتر از 12/0 ثانیه نباشد .

ریتمی که خصوصیات فوق را نداشته باشد ریتمی غیرطبیعی بوده و آریتمی گفته می شود .

تعداد ضربان ریتم سینوسی نرمال بین 60 تا 100 ضربان در دقیقه است . در صورتی که ریتمی هر سه خصوصیات فوق را داشته باشد ولی تعداد ضربان قلب بیشتر از 100 باشد تاکیکاردی سینوسی و اگر تعداد ضربان کمتر از 60 باشد برادی کاردی سینوسی گفته می شود .

 

بلوک های دهلیزی بطنی

ویرایش
 
 
 
 

بلوک های دهلیزی – بطنی به 3 دسته تقسیم می شوند :

  1. بلوک های درجه اول
  2. بلوک های درجه دوم
  3. بلوک های درجه سوم

بلوک های دهلیزی – بطنی  درجه اول:

بلوک دهلیزی – بطنی درجه اول به وسیله ی یک فاصله ی طولانی  PR مشخص می گردد . (  S 0.20 < PR interval ) در این بلوک تمام ایمپالس های سینوسی به بطن منتقل می شوند ولی این امر با تأخیر همراه است . وقتی که PR خیلی طولانی شود . گاهی موج  P  بر روی موج  T قبلی می افتد .

به طور کلی بیشترین علت ایجاد بلوک دهلیزی – بطنی درجه اول ، مسمومیت با دیگوکسین و  inferior MI است . بلوک دهلیزی – بطنی درجه اول به طور فیزیولوژیک در ورزشکاران هم اتفاق می افتد .

بلوک های دهلیزی – بطنی درجه دوم:

در بلوک های دهلیزی – بطنی درجه دوم ، فقط بعضی از دپلاریزاسیون های دهلیزی ( امواج P ) به بطن ها منتقل می شوند ( پاسخ  QRS ایجاد می نمایند ) در این نوع بلوک قبل از تمام کمپلکس های  QRS موج  P وجود دارد اما متعاقب تمام موج های  P کمپلکس  QRS دیده نمی شود .

( نسبت تعداد امواج  P به تعداد کمپلکس های  QRS معمولاً نسبت دو عدد صحیح کوچک است ( مانند 2 به 1 ، 3 به 1 ، 3 به 2 ))

بلوک دهلیزی – بطنی درجه سوم:

این بلوک ، بلوک کامل قلبی و یا  AV dissociation هم گفته می شود . زیرا موج تحریکی قادر نیست از راه گره  AV عبور کرده و از دهلیزها به بطن برسد . در صورتی که بطن ها ایمپالسی را دریافت نکنند ، پتانسیل عمل از کانون های اکتوپیک مثل سلول های پورکنژ تولید می شود و مدیریت بطن ها را به دست می گیرند . در نتیجه ریتم های دهلیزی و بطنی کاملاً مستقل از یکدیگر قرار می گیرند . موج های  P با هم فاصله مساوی و شکل یکسانی دارند .  QRS ها هم شکل بوده و فاصله ی برابری با هم دارند ولی هیچ ارتباطی بین امواج  P و کمپلکس های  QRS وجود ندارد .

بلوک کامل قلب در اثر بیماریهای کرونر ، فشارخون ، بیماری های مادرزادی قلبی ( مثل VSD ) در اثر مسمومیت با دیگوکسین دیده می شود . درمان بلوک های درجه سوم ،  pacemaker است .

 

انقباض های زودرس

ویرایش
 
 
 
 

به مواردی که بطن زودتر از موعد مقرر منقبض می شود ، انقباض زودرس  (Premature contraction) می گویند . اسامی دیگر آن عبارتند از اکستراسیستول  (Extrasystol) ، ضربان زودرس  (Premature beat)  و ضربان نابجا  (Ectopic beat) .

اکثر انقباض های زودرس ناشی از کانون های اکتوپیک ( نابجا ) در قلب هستند که ایمپالس هایی غیرطبیعی و ناهماهنگ با ریتم قلب از خود صادر می کنند . برخی از علل احتمالی کانون های اکتوپیک عبارتند از :

  1. نواحی موضعی ایسکمی
  2. پلاک های کوچک کلسیفیه در نقاط مختلف قلب که عضله ی قلبی مجاو خود را چنان می فشارند که برخی فیبرها تحریک می شوند .
  3. تحریک سمی گره  AV ، دستگاه پورکنژ با میوکارد بر اثر داروها .

انقباض های زودرس ممکن است از دهلیزها ، گره  AV و یا بطن ها سرچشمه بگیرند .

انقباض دهلیزی زودرس (premature Atrial contraction ) (PAC)

اکستراسیستول های دهلیزی نتیجه ی یک ضربان زودرس دهلیزی هستند که از یک نقطه دیگر در دهلیز به غیر از گره SA ایجاد شده و معمولاً به آن موج  P می گویند . شکل موج  P غالباً با شکل موج های P طبیعی تفاوت دارد زیرا مسیر تحریک شدن دهلیزی که از یک کانون اکتوپیک در دهلیزها شروع می شود با انتشار طبیعی موج تحریک ناشی از گره  SA متفاوت است .

خصوصیات PAC

شکل کمپلکس  QRS در ضربان زودرس معمولاً طبیعی است زیرا انتشار تحریک در بطن ها از راه مسیرهای طبیعی به انجام می رسد اما گاهی به صورت بلوک شاخه ی راست و یا بلوک شاخه ی چپ ( بیشتر به صورت بلوک شاخه ی راست است ) می باشد که اصطلاحاً به آن Aberration می گویند . علت این پدیده این است که هر وقت ضربان زودرس می آید ، شاخه راست هنوز در مرحله تحریک ناپذیری است در نتیجه توالی فعال شدن بطن ها ممکن است غیرطبیعی بوده و بنابراین این شکل کمپلکس  QRS نیز ممکن است غیرطبیعی باشد .

بعد از کمپلکس  PAC یک مکث جبرانی  (Compensatory pause) وجود دارد . یعنی به خاطر این ضربان زودرس دهلیزی ، قلب مدتی به مرحله تحریک ناپذیری می رود .

در انقباض دهلیزی زودرس ، چون بطن ها فرصت کمی برای ذخیره خون داشته و به طور کامل پر نمی شوند ، مقدار حجم ضربه ای کاهش می یابد .

انقباض زودرس ناشی از گره یا باندل AV :

این انقباض زودرس فاقد موج  P بوده و موج  P بر روی کمپلکس  QRS – T انقباض زودرس افتاده زیرا ایمپالس قلبی همزمان با حرکت به جلو و به درون بطن ها به عقب و درون دهلیزها نیز حرکت می کند .

انقباض بطنی زودرس  (premature Ventricular contraction) (PVC) :

انقباض بطنی زودرس بیشتر در حالت های بوجود می آید که بیماری هایی تحریک ناپذیری سلول های بطنی راافزایش دهند .

خصوصیات کمپلکس PVC به شرح زیر است :

  • معمولاً  کمپلکس  QRS به طور قابل توجهی طولانی و پهن می شود ، زیرا ایمپالس به جای سیستم پورکنژ از طریق عضلات بطن هدایت می شود که هدایت کننده های آهسته ای هستند .
  • ولتاژ کمپلکس  QRS زیاد است .

ولتاژ کمپلکس  QRS زیاد است زیرا ایمپالس طبیعی تقریباً همزمان از هر دو بطن می گذرد و در نتیجه امواج دپلاریزاسیون دو طرف قلب طبیعی ( که قطبیت آنها عمدتاً به عکس هم است ) تا حدودی یکدیگر را در الکتروکاردیوگرام خنثی می کنند . اما هنگامی که  PVC ایجاد می شود ، ایمپالس تقرییاً همیشه فقط در یک جهت حرکت می کند و لذا خنثی سازی اتفاق نمی افتد . بدین ترتیب تمام یا گوشه ای از یک بطن زودتر از بطن دیگر دپلاریزه می شود و این باعث پیدایش پتانسیل شدید الکتریکی می گردد .

پس تقریبا‍ً تمام موارد  PVC ، پتانسیل موج T مخالف پتانسیل کمپلکس  QRS است . زیرا کندی هدایت ایمپالس از طریق عضله قلبی باعث می شود رپلاریزاسیون از ناحیه شروع شود که زودتر دپلاریزه شده بود .

 

فیبریلاسیون دهلیزی و فیبریلاسیون بطنی

ویرایش
 
 
 
 

در بعضی شرایط عضله قلبی دچار نوعی انقباض فوق العاده نامنظم می گردد که در پیش راندن خون کاملاً نامؤثر است ، این نوع آریتمی ، فیبریلاسیون نامیده می شود که ممکن است دهلیزی یا بطنی باشد .

فیبریلاسیون دهلیزی

فیبریلاسیون دهلیزی نوعی آریتمی است که به صورت ایمپالس های سریع و تکرار شونده از کانون های مختلف و اکتوپیک دهلیزی ایجاد می شود . با توجه به اینکه دهلیزها با توالی عادی منقبض نمی شوند ، بنابراین به پر شدن بطن ها کمک نمی کنند . در EKG امواج  P واضحی دیده نمی شوند و جای خود را به امواج مداوم اب نام امواج  Fمی دهند . گره AV به فاصله ی نامنظمی فعال می گردد ، بنابراین هیچگونه فاصله مساوی بین کمپلکس های  QRS در نتیجه انقباضات بطنی وجود ندارد . چون قدرت انقباض بستگی به فاصله بین ضربانات دارد ( زیرا فاصله ، زمان موجود برای پر شدن بطن ها را تعیین می کند ) نظم هم از نظر ریتم و هم از نظر قدرت ، فوق العاده نامنظم است .

یکی از شایع ترین علل فیبریلاسیون دهلیزی اتساع دهلیزهاست (بیماری های رماتیسم قلبی نارسایی های قلبی )

فیبریلاسیون بطنی  (Ventricular Fibrillation ) (VF) :

در فیبریلاسیون بطنی دپلاریزاسیون متعددی وجود نداشته و به دنبال آن انقباض واحدی صورت نمی پذیرد . در این حالت خون فقط در داخل بطن ها جا به جا می شود و هیچ تغییر فشاری به وجود نمی آید؛ در نتیجه حجم ضربه ای بسیار کاهش یافته و بیمار ایست قلبی می کند . جهت درمان این آریتمی باید فقط در الکتروشوک و عملیات احیا استفاده کرد .

فیبریلاسیون بطنی یک اختلال ریتم کاملاً نامنظم و بی هدف و هیچ کمپلکس  QRS موج  P واضحی وجود ندارد و اصطلاحاً گفته می شود آنارشیسم (Anarchism ) وجود دارد .

چنین حالتی در آنفارکتوس میوکارد یا سکته قلبی (MI) و مسمومیت با دیژیتال ها ( مثل دیگوکسین) دیده می شود .

 

بلوک های شاخه ای

ویرایش
 
 
 
 

افزایش پهنای کمپلکس  QRS (S 0.12 < QRS ) بیان کننده ی کاهش انتقال امواج دپلاریزاسیون و بلوک یکی از شاخه های دسته هیس ( چپ یا راست ) است .

الف) بلوک شاخه ای راست  (Right Bandel Branch Block) (RBBB)

در بلوک شاخه ای راست ، ابتدا بطن چپ از طریق شاخه چپ ، دپلاریزه می شود ، سپس بطن راست با تأخیر نسبت به بطن چپ دپلاریزه می شود. از آن جا که شاخه راست ایمپالس را هدایت نمی کند ، پس ایمپالس از طریق الیاف میوکارد بطن چپ به الیاف میوکارد بطن راست می رسد و چون بطن راست با تأخیر و از طریق غیر شاخه ای دپلاریزه شده است ، در نتیجه کمپلکس  QRS پهن می شود . بهترین اشتقاق برای تشخیص  RBBB معمولاً اشتقاق  V1 است و با اشتقاق  V6 قابل مقایسه و تأیید است . قسمت اول  QRS که مربوط به بطن چپ است معمولاً طبیعی می باشد ولی قسمت دوم  QRS که مربوط به بطن راست است ، در بلوک شاخه ی راست پهن می شود .

مکانیسم ایجاد  QRS پهن در بلوک شاخه ی راست :

امواج دپلاریزاسیون وقتی که به سپنوم می رسند ، ابتدا طرف چپ سپتوم دپلاریزه می شود . سپس در حالی که سمت راست هنوز رپلاریزه است و در سطح سپتوم جریانی از طرف چپ به طرف راست ( ازمنفی به مثبت ) برقرار می شود که اشتقاق V1 این امواج را به صورت موج  R کوچک رسم می کند ، در صورتی که اشتقاق  V6 این امواج را به صورت منفی و موج  Q کوچک رسم می کند . سپس از طریق شاخه ی چپ تمام بطن چپ دپلاریزه می شود و محور بطن چپ از الکترود اشتقاق  V1 دور شده و در اشتقاق V1 موج S و در اشتقاق V6 چون محور بطن چپ به آن نزدیک می شود ، موج R رسم می شود . سرانجام بطن راست از طریق الیاف میوکارد بطن چپ دپلاریزه می شود و چون محور بطن راست به  V1 نزدیک شده موج  R رسم می کند و در  V1 به علت اینکه محور بطن راست از آن دور می شود ، به صورت  S رسم می شود و چون دپلاریزاسیون در بطن ها با تأخیر انجام گرفته لذا  QRS پهن می شود . بنابراین به جای کمپلکس  QRS در لید  V1 کمپلکس  rSR' و در لید  V6 ، qRS یافت می شود . در  RBBB ، موج  T هم معکوس می شود &nb



:: بازدید از این مطلب : 2498

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : علی فتحی
ت : چهار شنبه 28 اسفند 1392
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


(function(i,s,o,g,r,a,m){i['GoogleAnalyticsObject']=r;i[r]=i[r]||function(){ (i[r].q=i[r].q||[]).push(arguments)},i[r].l=1*new Date();a=s.createElement(o), m=s.getElementsByTagName(o)[0];a.async=1;a.src=g;m.parentNode.insertBefore(a,m) })(window,document,'script','//www.google-analytics.com/analytics.js','ga'); ga('create', 'UA-52170159-2', 'auto'); ga('send', 'pageview');