عدهای در فصل بهار و تابستان با مشکل عطسه و آبریزش بینی مواجه شده و مجبورند از ماسک، دستمال کاغذی و انواع داروها استفاده کنند. این واکنشهای بیولوژیکی به علت معلق بودن دانههای گرده در هوا و ورود آنها به بینی اتفاق میافتد. اکنون دانشمندان از زاویه دیگری به این مسئله پرداختهاند. آنها میگویند افرادی که در فصول گرم سال به گرده گیاهان واکنش آلرژیک نشان میدهند، از مزیت استثنایی رشد سریعتر سلول های مغز برخوردارند. تحریک سلول های بویایی و التهاب مخاط بینی باعث تحریک سیستم ایمنی بدن و بروز آلرژی در افراد می شود که دانشمندان سرنخهای آن را در سلولهای بخش «هیپوکامپ» مغز جستجو کردهاند. در بخش هیپوکامپ مغز میلیون ها سلول وجود دارد که توسط نورون های عصبی به هم متصل هستند و مهمترین وظیفه آنها افزایش قابلیت یادگیری و کنترل حافظه است. این بخش مهم از مغز به تدریج با افزایش سن کوچک میشود. به همین دلیل کهولت سن اغلب با مشکل ضعف حافظه همراه است. حال، نکته جالب در اینجاست که حملات آلرژیک این بخش از مغز را تحریک میکند و باعث میشود سلولهای مرده با سلول های جدید جایگزین شوند. براساس آمارها بیش از 10 میلیون نفر تنها در کشور انگلستان به آلرژی های تنفسی، مثل تب یونجه دچار میشوند که از جمله علائم آن میتوان به عطسه، آبریزش بینی، التهاب مجاری تنفسی و تنگی نفس اشاره کرد. افرادی در فصول خاصی دچار آلرژی می شوند و شدت حساسیت آنان با توجه به هر فصل متغیر است. تحقیقی نشان داد افرادی که دچار این نوع از آلرژی هستند معمولاً از ضریب هوشی بالایی به نسبت سایر افراد برخوردارند. دانشمندان رشد سلول های جدید در بخش یادگیری مغز را مسبب این امر میدانند. آنان با تحقیق بر روی موش های آزمایشگاهی و قرار دادن آنها در معرض مواد آلرژن (حساسیتزا) و بررسی رشد بخش هیپوکامپ مغز پس از حمله آلرژی به چنین نتایجی دست پیدا کردند. دانشمندان امیدوارند با کمک سیستم ایمنی بدن و تحریک آن بتوانند در سالهای آتی راههایی برای مقابله با بیماری آلزایمر و صدمات مغزی ابداع کنند.
اگر مشکلت حرف خانواده و فامیل است، اگر فکر می کنی به سنی رسیده ای که باید ازدواج کنی،
اگر دوست دختر یا دوست پسر مناسب گیر نمی آوری یا آنهایی که گیر می آوری آدم های جالبی نیستند، اگر عاشق بچه داشتنی،
اگه دلت جشن عروسی می خواهد!، اگه خانواده اذیتت می کنند و می خواهی مستقل بشوی، اگر یکی را می خواهی که خانه را تمیز کند و غذا بپزد، اگر یکی را می خواهی که کار کند و برایت لباس و ماشین و خانه بخرد، اگر دوست داری بروی شهر بزرگتر، اگر دنبال وام هستی،
اگر حوصله ات سر رفته، اگر خوشی زده زیر دلت،
اگر دانشگاهت تمام شده و سر کار می روی و دیگر نمی دانی چه کار کنی، اگر عاشق کسی شده ای و نمی توانی توی شهر کوچک بدون ازدواج کردن با او باشی، اگر می خواهی سربازی ات کم بشود یا در شهر خودت خدمت کنی، اگر می خواهی طرف مال خودت باشد و با کس دیگری نباشد!!، اگر فکر می کنی برای عروسی کردن دیر شده یا نگران حرف مردمی، اگر فکر می کنی بدون انسان دیگر، کامل نیستی...
#چاره_اش_ازدواج_کردن_نیست!!
می توانی بروی با آنهایی که به این دلایل ازدواج کرده اند حرف بزنی و ببینی چقدر به هدف هایشان رسیده اند. مواظب باش از چاله در چاه نیفتی...
ازدواج پروسه ای جداگانه دارد که به مسائل بالا هیچ ربطی ندارد و آنهایی که برای هدف های بالا ازدواج کرده اند همین دوستان شکست خورده ی خودمان را تشکیل می دهند...
ازدواج، وظیفه ی شما نیست بلکه یک انتخاب از بین صدها انتخاب مسیر در زندگی است.
این پست نمی گوید که ازدواج نکنید بلکه می گوید به همین سادگی ها ازدواج نکنید و قدر زندگی تان را بدانید تا بتوانید در صورت ازدواج، زندگی دو نفره ای را تجربه کنید که لذتی مداوم و شادی ابدی باشد نه تحمل و صبر...
ازدواج، بلوغ فکری می خواهد که خیلی از ما هنوز نداریم یا اینکه طرف مقابلمان ندارد.
(آیا به دنبال پزشک با تبحر و با تجربه برای عمل زیبایی بینی می گردید و پول کافی ندارید؟) دیگر نگران هزینه های گزاف عمل های زیبایی و نتیجه بعد از عمل نباشید. زیبایی حق شماست. با ما تماس بگیرید :»»»»»»
پشتیبانی در تلگرام , واتس آپ :
09367800673
تلفن تماس:
09150078708 ایمیل: kd159157@gmail.com
دکتر برومند فلوشیپ فوق تخصص جراحی پلاستیک و زیبایی با بیش از 4000 عمل جراحی زیبایی موفق
جراحی زیبایی بینی + پلک + گوش +پروتز چانه و لب+ بوتاکس و تزریق ژل لب و .....+ لیپوساکشن گردن + بالا کشیدن ابرو ++ جراحی زیبایی چانه+...... تماس بگیرید= 09367800673 = پشتیبانی و ارسال نمونه عکس های عمل های زیبایی و ارسال ادرس در تلگرام و واتس آپ
برای تهیه این ماسک صورت، شما به مواد زیر نیاز دارید: • ماست – ۲ قاشق چایخوری • روغن زیتون – ۱ قاشق چایخوری • عسل – ۱ قاشق چایخوری • پودر زردچوبه – ¼ قاشق چایخوری همه مواد تشکیل دهنده را مخلوط و بر روی پوست خود بگذارید. زردچوبه روشن کننده طبیعی پوست است اما شما باید آن را در حد اعتدال استفاده کنید چراکه زردچوبه زیاد پوست شما را زرد رنگ میکند. عسل به طور طبیعی پوست شما را مرطوب نگه میدارد. روغن زیتون یکی از بهترین مرطوب کننده های طبیعت است. ماست پوست را تمیز می کند و آن را روشن تر می سازد. بنابراین این ماسک برای پوست شما بسیار عالی است و می تواند به صورت روزانه استفاده شود. سعی کنید از این ماسک حداقل سه بار در هفته استفاده کنید.
1- دو قاشق خاکشیر بریزید تو یه لیوان آبجوش وقتی ولرم شد صبح ناشتا بخورید هم کبد رو پاکسازی میکنه هم روده ها را خالی میکنه و یبوست رو ریشه کن میکنه. 2- دو قاشق تخم شربتی رو بریزید ت ی یه لیوان آب جوش وقتی لعاب داد با یه قاشق مرباخوری مربای گل سرخ شیرین کنید و بخورید هم کلسیم و امگا سه بسیار بالایی داره هم سیر نگهتون میداره و گرسنه نمیشید و برای لاغری هم مناسبه.
3- وقتی میخواید آب بخورید حتما آب جوشیده ولرم که توش یک قاشق آبلیموی طبیعی ریختید بخورید هم ورم بدن رو میخوابونه هم لاغر کننده س . 4- سرکه سیب خانگی و طبیعی کلسیم بالایی داره و لاغر کننده س ...توی سالاد حتما بریزید.
5- روغن زیتون طبیعی مصرف کنید اگه خالی دوست ندارید با آبلیمو یا سرکه سیب مخلوط کنید به جای سس مصرف کنید.
فیلم های سینمایی علمی تخیلی بسیاری تا به امروز بر روی پرده ی سینما آمده اند که در آنها روبات هایی با ظاهر انسانی حضور داشته اند. اگر بخواهیم اشاره ی مستقیمی به یکی از عنوان های شاخص با چنین مضمونی بکنیم می توان ۴ نسخه از فیلم نابودگر یا همان ترمیناتور (Terminator) را به یاد آورد.
در هر چهار نسخه از فیلم مورد اشاره انسان های آینده به تکنولوژی ساخت ربات هایی دست یافته اند که نمی توان تفاوت ظاهریشان را با انسان تشخیص داد، و هر بار رباتی توسط آیندگان نسل ما به زمان حال فرستاده می شوند، تا از سو قصد به جان رهبر یکی از جنگ های بزرگ آتی که نقشی کلیدی دارد جلوگیری کرده و جان او را حفظ نمایند.
به نظر می آید در روزگار کنونی ما اولین گام ها را برای ایجاد چنین نسلی از ربات ها برداشته ایم، برخی از افراد با دیدن چنین پیشرفت هایی در زمینه ی تکنولوژی رباتیک هراسان شده و معتقدند اینگونه تحقیقات باید متوقف شود و برخی دیگر با دیدن آنها به وجد می آیند.
هدف اولیه از خلق ربات هایی با ظاهر انسانی چیزی جدای از اهداف مرتبط به سایر ماشین های رباتیک یعنی ساده تر کردن زندگی انسان نیست. در ادامه نگاهی خواهیم داشت به پنج ربات برجسته ی انسان نما که بیانگر پیشرفت کنونی بشر در این زمینه هستند.
۵- آسیمو (ASIMO)
سخن به میان آوردن از ربات های انسان نما بدون اشاره به آسیمو غیر ممکن است، زیرا اولین رباتی محسوب می شود، که تصورات ما از اینگونه ماشین ها را به واقعیت نزدیک تر نمود. آسیمو که نامش برگرفته از نوآوری در جنب و جوش (Innovative MObility) است، قدش تنها ۹۱.۴ سانتی متر بوده و ظاهرش به باور برخی از نویسندگان در زمینه ی تکنولوژی مشابه ترکیب آیپاد و یک لباس فضایی است.
در بحث های سخت افزاری این ربات دارای سنسورهای گوناگون با کاربردهای متفاوتی است، با یکبار شارژ می تواند چندین ساعت کار کند و آزادی چرخش ۵۷ درجه یی در جهات مختلف را دارد. آسیمو قادر است از پله ها بالا و پایین برود و اشیا را با دست بردارد، و البته از همه مهم تر اولین رباتی محسوب می شود که توانسته دویدن را با سرعت ۶ کیلومتر بر ساعت شبیه سازی نماید.
قابلیت های نرم افزاری ربات مورد بحث نیز جالب هستند، آسیمو می تواند به فرمان های صوتی پاسخ بدهد و سر خودش را به سمت سر و صداهای ایجاد شده در اطرافش بچرخاند. ژست حرکتی دست دادن را شناسایی و آن را شبیه سازی نماید، از محیط اطرافش نقشه تهیه کرده و دیگران را برای رسیدن به نقطه مورد نظر در این محیط هدایت کند.
با این تفاسیر شاید سئوال کنید آسیمو در فهرست ما چرا در آخر قرار داد؟ پاسخ واضح است آسیمو بهترین و قوی ترین ربات ارائه شده در این زمینه نیست و هنوز در انجام برخی از قابلیت ها و وظایف اساسیش دچار مشکل می شود. در ویدئویی که در ادامه آمده است می توانید ضعف آسیمو در بالا رفتن از پله را مشاهده نمایید.
نسخه ی مدرن تر و جدیدتر آسیمو بسیاری از قابلیت های قبلی را تکرار کرده است ولی در مجموع می توان گفت آسیمو تکامل یافته و قابلیت های بیشتری پیدا کرده است. آسیمو سریعتر می دود می تواند نوشیدنی سرو کند، روی یک پا جنب و جوش کند و… . اما برخی از ضعف های آن نیز جدی هستند مثلاً در سطوح ناهموار ممکن است دچار عدم تعادل شود، در برخورد با اشیا و متغیرهای از پیش تعریف نشده نمی تواند واکنش به خصوصی داشته باشد و سیستم حفظ تعادلش نیز ضعف هایی را دارا بوده است.
در این ویدئو می توانید بخشی دیگر از عملکرهای آسیمو مانند، دویدن، حفظ تعادل و پرش بر روی یک پا و سرو نوشیدنی مانند یک مهماندار را مشاهده نمایید.
پتمن محصولی است از بوستون داینامیکس که قبلاً یکی از زیر مجموعه های وزارت دفاع ایالات متحده بود و اخیراً توسط گوگل با رقمی بسیار بالا خریداری شده است. هدف اولیه از طراحی این ربات بررسی و آزمایش لباس های عایق در برابر مواد شیمیایی که برای ارتش طراحی شده بودند محسوب می گردید، و از آن به عنوان یکی از بهترین ماشین های ساخته شده ی دارای دست و پا یاد می شود.
برخی در زمان معرفی این ربات به وجد آمده و می گفتند روزگاری بعید نیست دولت قرارداد خود را با کمپانی تولید کننده تغییر دهد و بخواهد بر مبنای همین مدل یک ترمیناتور بسازد! بوستون داینامینکس اما می گوید:
پت من یک ربات انسان نما است که هدف از طراحیش تست لباس های مقاوم و عایق در برابر مواد شیمیایی بوده، و به همین علت حرکات طبیعی خصوصاً در ناحیه دست و پا برای آن یک ضرورت محسوب می شود، تا بتواند سربازی را که قرار است چنین لباسی را بپوشد به شکل کامل و در شرایط مختلف و حتی تحت فشارهای خاصی شبیه سازی نماید. بر خلاف نمونه های قبلی که برای آزمایش چنین لباس هایی مورد استفاده قرار گرفته بودند، پت من قادر به حفظ تعادل، خم شدن، راه رفتن و شبیه سازی بسیاری دیگر از رفتارهای فیزیکی بدن انسان است که سبب می شود بتواند لباس را در حالت مختلفی تحت فشار قرار داده و از عملکرد بدون نقصش اطمینان حاصل گردد.
پت من بسیاری از قابلیت های آسیمو را ندارد (دست های تکامل یافته، پوسته ی ظاهری جذاب تر و…) ولی پاهایی بسیار قدرتمند در حفظ تعادل داراست که به وی کمک می کنند بسیار شبیه انسان راه برود و حتی در پیاده روی بر روی سطوح ناهموار نیز مشکلی نداشته باشد.
این ربات قادر است کمی از آسیمو سریعتر بدود، و چون انرژی اش را از یک موتور که با گاز کار می کند تامین نماید می تواند مدت زمان بیشتری را نیز به پیاده روی و دویدن بپردازد. شنا رفتن بر روی دست ها، نیم خیز شدن، نشستن بر روی یک زانو و… برخی از قابلیت های جالب پت من هستند که می توانید آنها را در ویدئوی زیرین مشاهده نمائید.
نائو رباتیست که با فسلفه یی مشابه آسیمو پدید آمده، سخن گفتن، راه رفتن، کنترل دقیق روی اعمال از جمله توانایی هایش محسوب می گردند. تفاوت اصلی نائو با نسخه ی مشابه خود یعنی آسیمو در این است که تلاش شده این ربات بسیار کوچک تر طراحی شود، قابل توسعه و ارزان تر نیز باشد. لذا اگر ۸ هزار دلار در جیب شما اضافه است و می خواهید آن را خرج یک پروژه ی سرگرمی جدید بکنید، نائو گزینه ی مناسبی خواهد بود.
نائو مجموعه ای از سنسورهای دقیق است، دستهای بسیار ماهری دارد و توانایی مانورهای بالایی را نیز داراست. علاوه بر این هر کسی می تواند در توسعه ی این ربات شریک شده و اپلیکیشن دلخواه خودش را نوشته و بر روی آن به اجرا در بیاورد. نرم افزار نائو پی در پی در حال هوشمند تر شدن است و جالب است بدانید ربات مذکور پلتفرم رسمی مسابقات فوتبال رباتیک نیز محسوب می گردد.
از نائو برای آموزش رفتارهای اجتماعی به کودکان و برخی موارد آموزشی دیگر استفاده می شود، و یکی از قابلیت های نائو ایجاد ارتباط با ربات های مشابه خودش است. در ادامه می توانید ویدئوی جالب از توانایی های این ربات را مشاهده کنید.
نائو و پتمن هر دو ربات های بسیار جذابی هستند ولی شباهت چندانی به چهره ی واقعی انسان ندارند و اگر سری به یوتیوب بزنید ویدئوهای از تلاش های گوناگون را مشاهده می کنید که سعی نموده اند چهره ی انسان و واکنش هایش را شبیه سازی نمایند، که البته بسیاری از آنها به شکست انجامیده اند.
شکست هایی که در طول آزمایش های قبلی رخ داده است سبب شده ربات جذابی با عنوان مارتین کلی که از آن با عنوان head یا سر مارتین کلی نیز یاد می شود پدید بیاید. چشم های این ربات به شکل عجیبی زنده به نظر می رسند و واکنش هایی که توسط چهره اش ایجاد می شوند دقیقاً مانند یک انسان هستند. برخی مواقع احساس می کنید این ربات چیزی می داند که ما انسان ها از دانستن آن بی بهره هستیم.
اگر با جلوه های ویژه میزی که در پشت سر این ربات قرار گرفته را حذف کنیم و بعد در پس زمینه یی سیاه واکنش های چهره ی انسانی را شبیه سازی نماییم، ابداً بعید نیست آن را با یک انسان واقعی اشتباه بگیرید! ایجاد چهره ای رباتیک مجهز با واکنش های انسانی بیش از آنکه درگیر مسائل فنی باشد با مشکلات هنری درگیر بوده است و همین امر باعث گردیده بود تا این اواخر از داشتن چنین رباتی محروم باشیم.
در نهایت هنرمندانی که توانایی فنی لازم را نیز داشتند مسئله را حل نموده و یک ربات توانمند از نظر فنی با چهره ی انسانی با عنوان مارتین کلی پدید آورند. ویدئویی که در ادامه آمده عملکرد این ربات در شبیه سازی واکنش های چهره انسان را نشان می دهد و توصیه می کنم اگر می خواهید حیرت زده شوید حتماً آن را ببینید.
پس از موفقیتی که توسط پتمن نصیب کمپانی سازنده آن یعنی بوستون داینامیکس گردید آنها تصمیم گرفتند هسته ی اصلی تکنولوژی این ربات را به یک پلتفرم تکامل یافته بدل نمایند و توسعه ی بیشتری روی آن اعمال کنند. نتیجه ی بدست آمده از این تصمیم رباتی بود تکامل یافته با نام اطلس که می توانست در سطوح مختلف و در شرایط دشوار گوناگون پیاده روی نماید.
اطلس قادر است بر روی سطوحی که بخشی از آن خالی و بخشی دیگر پر است راه برود، اگر به صورت ناگهانی وزنه ای به وی ضربه وارد کند کماکان تعادل خودش را حفظ می نماید، از روی موانع می پرد و در صورتیکه پاهایش به صورت ناگهانی دچار عدم توازن در حین راه رفتن شوند باز هم تعادل خودش را حفظ کند.
هدف اصلی از طراحی اطلس بکارگیری در عملیاتهای جستجو و نجات است و به همین علت برای آن دستهای مفصل دار و بدنه ای پر از سنسورهای دقیق در نظر گرفته شده تا در حفظ تعادل بی نظیر باشد. اما شکل ظاهری اطلس در قیاس با پتمن به خاطر پیچیدگی سخت افزاری بیش از حدش، کمتر شبیه انسان است.
البته نباید فراموش کرد با خرید کمپانی تولید کننده ی اطلس توسط گوگل حالا این ربات متعلق به غول تکنولوژی و جستجو است و شاید بعد ها توانایی ها و نحوه ی بکار گیری آن توسط این کمپانی به شکل دیگری باز تعریف شود. در ادامه ویدئویی از اطلس و توانایی هایش را می توانید مشاهده نمایید.
نظر شما چیست؟ ربات های انسان نما در آینده چه دستاوردهایی خواهند داشت و چه پیشرفت هایی خواهند نمود؟ آیا آنچه در مجموعه فیلم های نابودگر مشاهده کرده ایم روزی به واقعیت خواهد پیوست و شاهد رباتهایی که تمیز دادنشان از انسان غیر ممکن است خواهیم بود؟
ما اکنون در سال ۲۰۱۱ زندگی می کنیم. سالها پیش از این، زمانی بود که اگر کسی می خواست در مورد آینده و رخدادهای غریبش بنویسد، تاریخ ۱۹۸۴ را انتخاب می کرد. یا عده ای سال ۲۰۰۰ را سالی رویایی و عجیب می دانستند، اما حالا مدتها از آن زمان گذشته و ما در آینده آن گذشته ها زندگی می کنیم. اگر کمی به دور و بر خودمان نگاه کنیم پیشرفت هایی را در عرصه علم می بینیم که شاید سالها پیش تصورش را هم نمی کردیم. درست است که هنوز به مریخ نرفته ایم و تا تشکیل فدراسیون زمین و تسخیر کهکشانها فاصله زیادی داریم، اما به نظر می رسد بعضی وقت ها باید خط باریک میان علم و تخیل را در موضوعات علمی تخیلی برداریم. در ادامه این ایمیل با معرفی هشت رخداد علمی الهام گرفته از داستانهای تخیلی با ما همراه باشید.
1. نامرئی شدن
این عکس تغییر سایز داده شده است. برای دیدن سایز اصلی اینجا کلیک کنید..
در سال ۲۰۱۰ دو پیشرفت جالب در زمینه نامرئی سازی اشیا حاصل شد. اولی تولید نمونه های اولیه از نوعی پوشش بود که می توانست با کانالیزه کردن نور، محتویات خود را نامرئی کند. نحوه کار بدین صورت است که این ماده که مانند یک ورقه فیلم نازک است، نور را به گونه ای دستکاری می کند که از اطراف ماده منحرف شده و دوباره به راهش ادامه می دهد تا به چشم ناظر برسد. به این ترتیب مشاهده کننده تنها نورهایی را می بیند که از پشت این ماده آمده اند و پس از دور زدن آن ماده دوباره به راه خود ادامه داده اند. دومی هم نمونه پیشنهادی سیستمی است که می تواند فضا-زمان را دستکاری کند. البته این سیستم ربطی به مسافرت در زمان یا چنین چیزی ندارد. بلکه وظیفه آن سریع کردن حرکت نور در یک طرف و کند کردن حرکت آن در طرف دیگر است. به این ترتیب یک فاصله به وجود می آید که می تواند حرکت یک جسم را از نظر پنهان کند. بگذارید کمی بیشتر توضیح دهیم. فرض کنید ما یک تکه نوار الاستیک ۱۰ سانتی متری داریم و می خواهیم ۱ سانتی متر از وسط آن را ببریم (پنهان کنیم). کاری که انجام می دهیم این است که دو لبه تکه های قبل و بعد از این قطعه یک سانتی متری را به طرف هم می کشیم تا به هم برسند. این همان کاری است که این سیستم با نور انجام می دهد، نور یک طرف جسم را کمی سریعتر و نور طرف دیگر را کندتر می کند، در نتیجه حرکت جسم دیده نمی شود. با توجه به سرعت بسیار بالای نور تغییری بسیار جزئی در این سرعت می تواند به خوبی حرکت یک جسم با سرعت کم و اندازه معمولی را از نظر پنهان کند.
2. تله پورت
این عکس تغییر سایز داده شده است. برای دیدن سایز اصلی اینجا کلیک کنید..
به تازگی دانشمندان توانسته اند ذرات را بطور آنی در فاصله حدود ۱۶ کیلومتری جابجا کنند. این مقدار در مقایسه با چند سانتی متر یا چند متر رکوردهای قبلی، دستاورد بزرگی به شمار می رود. هر چند هنوز هیچ کسی نمی تواند مانند فیلمهای علمی تخیلی از این سر دنیا به آن سر دنیا برود، اما شاید دور نباشد زمانی که نوه ها با دهان باز و چشمان گشاد از پدر بزرگهای خود بپرسند: “می رفتید مسافرت؟ مسافرت دیگه کجا بود؟”
3. سلاحهای لیزری
این عکس تغییر سایز داده شده است. برای دیدن سایز اصلی اینجا کلیک کنید..
بیشتر سلاحها در داستانهای علمی تخیلی از لیزر یا اشعه های مشابه استفاده می کنند و از باروت و فشنگ در آنها خبری نیست. حالا نیروی دریایی امریکا این توپ لیزری را دارد که می تواند هواپیماهای کوچک و بدون سرنشین را سرنگون کند. بوئینگ هم نوعی سلاح لیزری را برای دفاع از هواپیماهای مسافربری طراحی کرده است که می تواند اهداف کوچک را نابود یا منحرف کند.
4. ربات های خانگی
دیگر داشتن خدمتکارانی از جنس آهن و پلاستیک در انحصار شخصیتهای داستانهای آسیموف نیست. امروزه ما شاهد انواع رباتهای نظافتچی، پیشخدمت، مراقبت کننده و حتی آشپز هستیم. همین دیروز بود که ربات شکلات ساز را هم خدمت تان معرفی کردیم. البته تا آن روز که این رباتها بخواهند اتحادیه کارگری تشکیل بدهند و بر علیه انسان ها شورش کنند خیلی وقت باقی است و فعلا شما می توانید با خیال راحت یکی از انواع مدلهای ربات خانگی را سفارش بدهید.
5. اشعه باربر
بله درست خواندید. اشعه ای که قرار است اشیا را جابجا کند. مثل همان هاله های نورانی که برای جابجایی موجودات فضایی به کار می روند. اخیرا دانشمندان توانسته اند با ایجاد یک هاله لیزری در اطراف ذرات کوچک شیشه آنها را به حرکت در آورند. روش کار هم به این صورت است که این هاله هوای اطراف ذره را گرم می کند و با نشت هوای گرم از یک طرف هاله، مجموعه ذره و هاله قادر به حرکت با سرعت کم و در فاصله های نزدیک خواهند بود.
6. آلومینیوم شفاف
این دقیقا همان ماده ای است که در مجموعه پیشتازان فضا معرفی شده بود. یک ورقه آلومینیوم مقاوم، نازک، سبک و در عین حال شفاف، آنقدر شفاف که بشود از ورای آن اشیا را دید. این نوع آلومینیم که توسط آلمانی ها تولید شده است تا ۱۲۰۰ درجه حرارت را تحمل می کند و از استیل هم مقاوم تر است.
7. هوش مصنوعی
این عکس تغییر سایز داده شده است. برای دیدن سایز اصلی اینجا کلیک کنید..
پروفسور هنری مارک رم که یک پزشک و در عین حال مهندس کامپیوتر است، قول داده که تا سال ۲۰۱۸ پروژه ایجاد ذهن آگاه و هوشمند را به نتیجه برساند. داستانهای علمی تخیلی زیادی از “هوش مصنوعی” گرفته تا انیمیشن “وال-ای” در مورد خطرات ایجاد یک هوش مصنوعی و خارج شدن آن از کنترل هشدار داده اند. شاید به همین خاطر است که بعضی رسانه ها دوست دارند اسم پروفسور هنری را بگذارند “دکتر فرانکشتاین جدید”. هرچند این ذهن مصنوعی اصلا شباهتی به هیولای فرانکشتاین ندارد، اما ممکن است خطرناک تر از آن از آب در بیاید. بنابراین توصیه می کنیم تا ربات های خانگی به این هوش و حواس نرسیده اند، حتما سفارش تان را در بند ۴ تکمیل کنید. به هر حال هر چیزی چشم و گوش بسته اش بهتر است، حتی ربات.
8. حیات بیگانه
دانشمندان برای جستجوی موجودات زنده در سیارات دیگر، همیشه به دنبال الگوهای حیات زمینی گشته اند. مثلا در جستجوی ردپایی از اکسیژن یا آب یا مواد آلی در سیارات دیگر بوده اند. اما بعد از کشف نوع خاصی از حیات که به جای فسفر از آرسنیک استفاده می کند، تمام این تصورات دگرگون شد. در قسمتی از مجموعه پیشتازان فضا، فضانوردان یک موجود فضایی به نام هورتا را کشف می کنند که توسط دستگاه زنده یاب آنها قابل شناسایی نیست، چون در ترکیب بدن اش کربن نداشته و از سیلیکون تشکیل شده بود. همچنین در بسیاری از داستانهای علمی تخیلی موجودات فضایی خصوصیاتی متفاوت با انسانها دارند. مثلا بیگانگان در فیلم “نشانه ها” به سادگی با آب نابود می شوند. یا در داستانهای دیگر با موجوداتی آشنا می شویم که از موادی غیر از اکسیژن تنفس می کنند. حالا کشف نوع جدید حیات روی زمین (توسط ناسا) نشان می دهد که نویسندگان داستانهای علمی تخیلی، در مورد حیات واقع بین تر از دانشمندان بوده اند. به قول یکی از دانشمندان ناسا “داستانهای علمی تخیلی، منشاء الهام های زیادی برای ما هستند، بیشتر از آنچه که فکرش را بکنید”.
يكشنبه, 02 اسفند 1388 19:03 | نوشته شده توسط مدیر سایت |||
كلينيك فوق تخصصي كنترل و درمان درد تهران با بكارگيري از امكانات متنوع تشخيصي و درماني و با هدف تشخيص و درمان سندرومهاي درد حاد و مزمن در عاليترين سطح علمي و فن آوري و با همكاري علمي و تحقيقاتي با مراكز عمده فعال در اين زمينه در كشورهاي پيشرفته جهان خدمات مختلفي را در كنترل و درمان درد ارائه مينمايد
عناوين اين روشها به شرح زیر است :
روشهاي تشخيصي ، درماني ومداخله گرانه( اينترونشنال) درد حاد و مزمن بصورت بستري و سرپائي با استفاده از تكنولوژي هاي پيشرفته در بیمارستانهای دی ، لاله و شهریار تهران انجام میگیرد.
همینطورمشاورات درداز ساير گروههاي محترم تخصصي پزشكي و مراكز درماني در کلینیک درد تهران پذیرش میشود.
تجويز داروهاي تسكين درد متناسب با شرايط بيماران از طريق انواع كاتترها و پمپ هاي تزريق Patient-controled analgesia (PCA) به منظور کاهش درد .
انجام بلوك هاي عصبي محيطي و مركزي با و يا بدون كارگذاري كاتتر ( اپيدورال ، اينتراتكال و اعصاب محيطي ) و پمپ تزريق PCA براي كنترل درد.
انجام روشهاي مداخله گرانه اينترونشنال با کمک تصویربرداری فلوروسكوپي ( برای مشاهده محل هدف ) در اتاق عمل مانند بلوك هاي گانگليون و شبكه هاي سمپاتيك شامل بلوك يا نوروليز شبكه سلياك ، هيپوگاستريك و ايمپار جهت كنترلدردهاي شكمي و اندام تحتاني( بيماريهاي وازواسپاستيك عروقي ) ودردهاي سرطاني( كانسر معده ، كولوركتال و پانكراس ) و بلوك گانگليون ستاره اي در كنترلدردهاي سرطاني و غير سرطاني سروگردن و اندام فوقاني(كازالژي ،رينود ، هيپرهيدروزيس و نورالژي هرپتيك ).
كارگذاري پمپ هاي موقت و دائمي و اينتراتكال در كنترلدردهاي حاد و مزمن سرطانيو غير سرطاني.
بلوك اپيدورال گردني ، سينه اي و كمري به منظور درماندیسک کمری وگردنی.
بلوك مفصلي شامل بلوك و نوروليز عصبي Medial branch جهت كنترل درد مفاصل فاست (کمردرد ناشی از آرتروز)با استفاده از تكنولوژي راديو فركانس و تزريق داخل مفصلي تحت هدايت روشهاي تصوير برداري.
استفاده از تكنيك هاي پيشرفته اپيدوروسكوپي ( مشاهده مستقیم فضای اطراف نخاع از طریق اندوسکوپی برای تشخیص و درمانتنگیکانال نخاعی ، چسبندگی کانال نخاعی پس از جراحی)و اپيدورالوگرافي و نوروپلاستي اپيدورال دردرمان کمردرد پس از عمل جراحی دیسک و یا تنگی کانال(دردهاي راديكولوپاتي كمري ناشي از چسبندگي اپيدورال).
نوروليز (تخریب رشته های عصبی) اپيدورال و اينتراتكال دركنترل دردهاي سرطاني ( كولوركتال ) و غير سرطاني شكم و اندام تحتاني.
نوروليز(تخریب رشته های عصبی) اعصاب محيطي و مركزي در كنترل دردهاي سرطاني ( كانسرهاي اوليه و متاستاتيك ) و غير سرطاني ( انواع نورالژي ها ) از طريق داروهاي تخریب کننده عصب (نوروليتيك) و راديوفركانس.
استفاده از روشهاي غير تهاجمي مانندطب سوزني،TENSوليزربراي كنترل درد
مطلب بعدی
درمان درد زانو پس از جراحی تعویض مفصل با رادیوفرکانس اعصاب ژنیکولر
عمدتا سردردها بطور شایع به سه صورت بروز میکنند. سردرد تنشی ، میگرن و سردرد خوشه ای یا کلاستر. اکثر سردردها از نوع تنشی بوده و غالبا و به اشتباه میگرن تلقی میگردند سردردهای نوع تنشی معمولا دو طرف سر را گرفته و حالت فشار دهنده دارند مانند اینکه بیمار کلاه تنگی را به زور بر سر خود کرده است. یکی از روشهای نوین درمان سردرد، بلوک عصب پس سری بزرگ میباشد. این عصب از مابین مهره های اول و دوم گردن خارج شده و به سمت پس سر رفته تا ناحیه پیشانی ادامه میابد. اختلال کارکرد این عصب میتواند موجب سردرد ی شود که از پس سر شروع شده تا پیشانی ختم میگردد. درمواقعی که اختلال کارکرد آن وجود دارد معمولا روی برجستگی پس سر دردی حس میشود که با فشار دادن تشدید میابد. بلوک یا انسداد این عصب روش جدید درمانی است که به منظور درمان سردرد انجام میشود. این روش سرپایی بوده و نیاز به جراحی نداشته و تنها با یک سوزن قابل انجام است. پس از انجام آن وضعیت بیمار تحت بررسی قرار میگیرد در صورتی که سردرد کاملا بهبود یافته باشد ادامه درمان با داروهای خوراکی انجام میگیرد چنانچه درد باقی مانده باشد با استفاده از رادیوفرکانس عصب مورد نظر تخریب میگرددو این درمان باعث بهبودی دایمی درد میشود
بلوك و نوروليز گانگليون گاسرين و شاخه هاي عصب تريژمينال
بلوك و نوروليز گانگليون گاسرين و شاخه هاي عصب تريژمينال در درد های صورت به منظور تخفیف یا درمان کامل استفاده میشود. دردهای صورت میتواند اشکال مختلف و همینطور علل متفاوتی داشته باشند. درد مزمن رشته عصبی یا نورالژی عصب سه قلو ( تریژمینال نورالژی) یکی از علل دردهای مزمن صورت بوده که بسیار آزاردهنده میباشد. این درد به صورت درد تیر کشنده ، ناگهانی ، خنجری و گذرا بروز میکند. علل دیگر درد صورت ، سردرد كلاستر ، درد هاي مقاوم اطراف چشم و بیماری زونا (نورالژي پس از هرپس) هستند که با این روش قابل کنترل خواهند بود. بلوک این گانگلیون عصبی از طریق وارد کردن یک سوزن از پوست صورت به داخل و به سمت قاعده جمجمه و زیر دید دستگاه تصویربرداری فلوروسکوپی انجام میگیرد. پس از بلوک درد بیمار بلافاصله بهبود یافته و در صورت بازگشت درد از روش نورولیز با رادیوفرکانس استفاده میگردد.
یک درد نوروپاتیک شدید و حمله ای ، یکطرفه ، ، با کیفیت خنجری و کوتاه مدت ( چند ثانیه) در مسیر عصب سه قلوی صورت نمایانگر نورالژی تریژمینال است. درد میتواند خودبه خود بروز کرده یا در اثر تحریک نقاط حساس در صورت یا دهان ایجاد شود. نورالژی میتواند اولیه و بدون علت خاص و یا ثانویه و با علل متعدد مانند توده فشارنده روی عصب ، التهاب و مالتیپل اسکلروزیس ظهور کند. با پیشرفت سیر بیماری احتمال بروز یک درد زمینه ای مداوم و حملات سوار شده بر آن وجود دارد. درد معمولا در مسیر یکی از شاخه های اوفتالمیک ، ماگزیلاری و یا ماندیبولار که سه شاخه اصلی این عصب هستند بروز میکند. از نظر آناتومیک ، گانگلیون گاسرین (Gasserian Ganglion) که مرکز اصلی انتقال پیامهای عصبی تریژمینال است در داخل جمجمه نزدیک راس استخوان پتروس درست روی سوراخ بیضی (Oval Foramen) و درون حفره مکل (Meckel’s Cave) قرار دارد. سه شاخه تریژمینال پس از خروج از این گانگلیون وارد صورت شده و عصب دهی حسی صورت و زبان و همینطور حرکتی عضلات ماستر یا ماضغه را که در جویدن دخالت دارند را فراهم میکنند.
یکی از راههای درمانی مداخله گرایانه این بیماری استفاده از رادیوفرکانس به منظور نورولیز گانگلیون گاسرین میباشد. این روش درمانی در اتاق عمل و تحت هدایت فلوروسکوپی بدون بیهوشی و بدون ایجاد شکاف و تنها با بیحسی موضعی و به صورت سرپایی انجام میگیرد. ابتدا بایستی بلوک عصبی این گانگلیون با استفاده از لوکال انستتیک به منظور تایید تشخیص صورت بگیرد و پس از آن نورولیز قابل انجام خواهد بود.
در این روش در حالیکه بیمار در پوزیشن خوابیده به پشت قرار دارد 2 تا 3 سانتی متری پوست گوشه لب سمت مبتلا بی حس شده و سوزن مخصوص رادیو فرکانس ، تحت هدایت فلوروسکوپ از پوست وارد سوراخ بیضی در قاعده جمجمه گردیده و پس از تایید محل با استفاده از ماده حاجب رادیولوژیک ، تست تحریک عصب با استفاده از همان سوزن متصل به دستگاه رادیوفرکانس انجام میشود. به طوریکه با تحریک حسی رشته های عصبی در مناطق مختلف گانگلیون گاسرین ، احساس پارستزی و گزگز یا درد در صورت بیمار ایجاد میشود که میتوان با تحریک رشته های مربوط به هر کدام از شاخه های سه گانه محل آن را یافته و سپس مورد نورولیز قرار داد. به عنوان مثال چنانچه بیماری درد نورالژیک را در فک تحتانی خود داشته باشد و در حین تحریک عصبی ، بیمار احساس پارستزی در ناحیه فک تحتانی خود بکند نشانگر این است که نوک سوزن در کنار رشته های عصبی مربوط به شاخه ماندیبولار قرار گرفته و میتوان با اعمال رادیو فرکانس در همان محل تخریب عصبی را انجام داد.
روش نورولیز گانگلیون گاسرین به علت دقت و ایمنی و همینطور عوارض بسیار کم ، بر روشهای دیگر نورولیز مانند نورولیز دارویی ارجح میباشد. این روش سرپایی بوده و نیاز به بستری شدن ندارد و بیمار پس از چند ساعت تحت نظر بودن قابل ترخیص خواهد بود. از نظر Efficacy و درجه موفقیت آمیز بودن ، این روش نسبت به روشهای نورولیز دارویی با فنول و کمپرسیون گانگلیون با بالون موثر تربوده ، میزان ایجاد بیدردی در آن بیشتر و میزان برگشت درد کمتر است.
اپیدوروسکوپی یا اندوسکوپی فضای اطراف نخاع روشی جدید و مدرن در تشخیص و درمان آسیبها و بیماریهای فضای اطراف نخاع یا فضای اپیدورال است. در این روش با استفاده از یک دستگاه اندوسکوپی مخصوص از طریق یک سوزن باریک وارد فضای داخل ستون فقرات کمری شده سپس با مشاهده مستقیم رشته های عصبی ، دیسک بین مهره ای ، سخت شامه (Dura) و بافتهای اطراف اعصاب،آسیبهای احتمالی تشخیص داده شده و روشهای درمانی در هر مورد و با استفاده از اندوسکوپی انجام میگردد. این روش نیاز به بیهوشی و انجام جراحی نداشته و کاملا در حالت بیداری و با بی حسی خفیف موضعی صورت میپذیرد. اپیدوروسکوپی روشی است که با استفاده از آن میتوان چسبندگیهای فضای اطراف نخاع را که به دنبال جراحی دیسک ایجاد شده و با فشار آوردن روی ریشه های عصبی باعث ایجاد درد میشوند را تشخیص داده سپس با استفاده از دارو یا وسیله برش ، از بین برد. همینطور بیماریها و اختلالات دیگر رشته های عصبی ، فضای اپیدورال ، عروق خونی ناحیه ، التهابات و هر نوع ضایعه دیگر مورد مشاهده مستقیم قرار گرفته تشخیص داده شده و مورد درمان همزمان قرار میگیرد. اپیدوروسکوپی یکی از روشهای با تهاجم اندک بوده ،عوارض آن نسبت به جراحی بسیار کمتر است. این روش در حال حاضر در کشورهای پیشرفته و بطور همزمان در ایران انجام میشود و چشم انداز آتی آن بسیار روشن و راهگشاست.
كارگذاري پمپهای ضد درد دایمی(Implantable Drug Delivery Systems (IDDS
این پمپهای دایمی برای كنترل دردهاي ناشي از كانسر کاربرد داشته به منظور تزریق مداوم دارو در زیر پوست بیمارکارگذاری میشوند. دربرخی از درد ها مانند درد ناشی از بدخیمی و دردهایی که نیاز به درمان طولانی مدت و مداوم ضد درد دارند بایستی از روشهای تزریق مداوم دارو توسط پمپ های مخصوص سود برد. در این روش پمپ ضد درد که به اندازه صفحه یک ساعت مچی معمولی است در زیر پوست ناحیه شکم کارگذاری شده سپس از طریق یک مجرای پلاستیکی پلاستیکی بسیار ظریف که از زیر پوست کشیده میشود به ناحیه فضای اپیدورال ( اطراف اعصاب مرکزی) متصل میگردد. این پمپ بطور مداوم دارو را تزریق کرده دارو از را مجرا به فضای اپیدورال یا اسپاینال وارد شده موجبات کاهش درد را فراهم میکند. داروی مورد نیاز هر چند ماه یکبار از راه پوست و توسط پزشک معالج به داخل پمپ تزریق میشود و پس از آن پمپ روزانه و بطور خودکار دارو را به اندازه مشخص تجویز میکند. در این روش با کمترین میزان دارو بیشترین میزان تسکین درد را خواهیم داشت
نوکلیوپلاستی پیشرفته ترین روش درمان دیسک کمری و گردنی در محیط پلاسما
این روش درمانی در حال حاضر یکی از مدرنترین و پیشرفته ترین تکنیک های درمانی دیسک در جهان است و همزمان با مجهزترین مراکز درمانی امریکا و اروپا در ایران نیز انجام میگیرد در این روش بدون جراحی و بیهوشی و فقط با بیحسی موضعی و تحت هدایت روشهای تصویربرداری فلوروسکوپی و به صورت سرپایی محتوی دیسک مورد نظر کاملا ترمیم شده و بدون هیچگونه تخریبی فشار آن از روی عصب نخاعی برداشته میشود. به منظور مشاهده ویدیو میتوانید روی لینک زیر کلیک کنید : http://youtu.be/SwHLwv7ir6U
درمان ارتروز کمر و گردن با استفاده از رادیوفرکانس
درمان درد آرتروز مفاصل ستون فقرات کمری و گردنی که غالبا در سالمندان علت اصلی درد قلمداد میگردد بطور کامل و با استفاده از رادیوفرکانس صورت میپذیرد این روش درمانی در کلینیک درد تهران و همگام با کلینیک های درد در دنیا انجام میشود. برای آگاهی از این روش میتوانید بر روی لینک زیر کلیک کنید: http://youtu.be/HT36KcsgsCc
درمان شکستگی مهره های ستون فقرات با استفاده از ورتبروپلاستی ورتبروپلاستی روشی است که بدون جراحی و بیهوشی انجام شده و در آن به منظور ترمیم کامل شکستگی مهره ، سیمان مخصوص استخوان به داخل مهره تزریق شده و پس از آن مهره به شکل اول خود برمیگردد. برای مشاهده ویدیو روی لینک کلیک کنید : http://youtu.be/T_Ka8uhbL_o
یکی از تجهیزاتی که برای دسترسی به راههای هوایی مورد استفاده قرار می گیرد لارنگوسکوپ می باشد.
لارنگوسکوپ وسیله ای داسی شکل است که بیشتر برای لوله گذاری استفاده می شود.
شما در این مطلب با تمام کاربردها و جزئیات لارنگوسکوپ آشنا می شوید.
لارنگوسکوپ، فواید بسیاری در زمینههای هوشبری و مراقبتهای ویژه دارد. همچنین میتواند دید شفاف و واضحی را از مسیر هوایی بیمار با لولهگذاری سریع فراهم کند.
لولهگذاری عبارت است از قرار دادن لوله تراشه در نای بیمار برای کمک به تنفس. امروزه لوله تراشه به ابزاری استاندارد در زمینه باز کردن مسیرهای هوای تبدیل شده است. زیرا به ریهها این امکان را میدهد که با فشارهای تهویه بیشتری باد شوند و از آسپیره شدن مسیر هوایی جلوگیری میکند. در روش های رایج لولهگذاری به صورت مستقیم از لارنگوسکوپ استفاده میشود که ممکن است در بیمار ایجاد ناراحتی و استرس کند.
گلایداسکوب روشی جدید است که نیازی به شرایط خاص برای مشاهده مسیر نای ندارد و با اعمال نیروی کمتری قابل استفاده است.
● مسیرهای هوایی سخت
مسیرهای هوایی سخت به مسیرهای هوایی گفته میشود که دید بسیار ضعیفی دارند و چاکنای (دستگاه صوتی حنجره متشکل از تارهای صوتی و شکاف بین آنها) به علت تورم در حنجره، گردن یا مسیرهای هوایی به صورت مستقیم قابل مشاهده نیست. در این صورت لولهگذاری مستقیم به روشهای رایج توسط لارنگوسکوپ امکانپذیر نیست. گلایداسکوب در این موارد روشی مطمئن است که میتواند دیدی شفاف، واضح و real time از حنجره فراهم کند تا امکان لولهگذاری مهیا شود. ویژگیهای منحصر به فرد گلایداسکوب باعث شده استفاده از آن در زمینههای مختلف روز به روز افزایش پیدا کند. برخی از این ویژگیها عبارتند از: دوربین رزولوشن بالا که در محلی مناسب قرار گرفته و دید real timeای از محل لولهگذاری فراهم میکند. امکان ۶۰-۵۰ درجه چرخش برای مشاهده چاکنای قدامی بدون نیاز به استفاده از نور مستقیم، نیاز به نیروی کمتر برای جایگذاری ابزار در مقایسه با لارنگوسکوپهای رایج، امکان تشخیص سریع محل لولهگذاری، مانیتورینگ رنگی و امکان ثبت حالتهای ایدهآل و مناسب برای لولهگذاری و حتی آموزش حالتهای مناسب لولهگذاری، سادگی یادگیری نحوه استفاده از آن.
● کاربردهای کلینیکی ▪ لولهگذاری و باز کردن مسیرهای هوایی ▪ جراحیهای طب چاقی ▪ آموزش آناتومی مسیرهای هوایی ▪ آمبولیزاسیون ستون فقرات ▪ لولهگذاری مجدد در ICU ▪ تعویض لوله همراه با مانیتورینگ ویدئویی در ICU ▪ مسیرهای هوایی متورم
● دستورالعمل استفاده عملکرد واحد کنترل واحد کنترل دارای یک منوی تنظیم است که معمولاً در مقیاس متوسط قرار داده میشود تا نور ایجاد شده در حد متوسط باشد و در صورت لزوم شدت نور افزایش داده میشود. زاویه دید معمولاً طوری تنظیم میشود که بهترین دید از نای و مسیرهای هوایی فراهم شود.
● نحوه قرار دادن گلایداسکوب ۱) گلایداسکوب بر روی وسط زبان قرار داده میشود، به طوری که اپیگلوت به سرعت قابل رؤیت خواهد بود. ۲) اپیگلوت به صورت غیرمستقیم توسط تیغه در گودی شیار (ناوه) بالا بده میشود. زاویه قرار گرفتن لوله تراشه اهمیت خیلی زیادی دارد. انتهای لوله تراشه باید در زاویه ۶۰ به سمت بالا قرار گیرد تا عملکرد مناسب انجام نشود. انتهای لارنگوسکوپ موجود در گلایداسکوب ریز دوربینی قرار دارد که باعث میشود درون مسیرهای هوایی به خوبی قابل مشاهده باشد. در ساختار این ابزار از دیودهایی استفاده شده است که نورهای قرمز و آبی ساطع میکنند و باعث ایجاد کنتراست مناسب در تصاویر میشود، دوربینهای رزولوشن بالا که به صورت چیپ هستند درون یک محافظ پلاستیکی کوچک با ضخامت mm۱۸ قرار میگیرند. بنا براین تنها با تغییر اندکی در ساختار لارنگوسکوپ هایی رایج می توان با استفاده از این ریز دوربین ها آرامش بیشتری را به بیمارانی هدیه داد و در عین حال در شرایط بسیار خوب عمل لوله گذاری را انجام داد.
آشنایی با لارینگوسکوپ (Laryngoscope)
حنجره (Larynx) قسمتی از راه هوائی است که بین دهان و نای (Trachea) قرار دارد و به عنوان “تارهای صوتی” نیز شناخته شده است. زمانی که بیمار به تنفس مصنوعی نیاز دارد، یک لوله به نام “لوله داخل شونده به نای” از طریق دهان یا بینی، وارد نای میشود. وقتی لوله کاملا درون نای قرار گرفت، پزشک با استفاده از لارینگوسکوپ، زبان را به آرامی به سمت بالا هدایت میکند تا بتواند از درستی مسیر لوله و هدایت صحیح لوله به سمت ریهها اطمینان حاصل کند. لارینگوسکوپ شامل دو بخش است: دسته و تیغه.
مونتاژ
تیغه را بر روی پایه scope قرار داده و دو قسمت را محکم به هم وصل کنید. تیغه را در دهان فرد از سمت راست زبان قرار داده و به آرامی زبان را به سمت چپ حرکت دهید. تیغه را به عقب دهان فرد پیش ببرید تا اپی گلوت فرد را ببینید.
انتقال دستگاه از اتاق عمل
هدف: انتقال به منطقه آلایش زدایی
بعد از استفاده ،در اسرع وقت دستگاه را پاک کنیـد چـرا کـه تـاخیر طولانی مدت سبب خشک شـدن و چسبیـدن مـواد بـاقـی مانده از بیمار روی سطح آن می شود. این ذرات باید با مواد گندزدای قوی تمیز شوند.
جداسازی قطعات
هدف: جداسازی تیغه و دسته جهت گندزدایی
تـیـغـــه را از دسـتـــه جـــدا کـنـیـــد. بـسـتـــه بــه نــوع لارینگوسکوپ (فیبر نوری و…) لامپ و یا لوله فیبر نوری را بردارید. در برخی مدلها، لوله نوری تـوسـط تیغـه احـاطـه شـده و امکـان جـدا کردن آن وجود ندارد. باتریها را از روی دسته بردارید. در برخی مدلها، باتریها توسط استرلیزاسیون بخار جـدا مـیشـونـد. مـراجعه به دستورالعمل سازنده ارجعیت دارد.
تمیز کردن
هدف: حذف مواد باقی مانده و کاهش تعداد میکروارگانیسمها از روی دسته و تیغه
پارچه تمیزی را در ظرف آب که حاوی ۳ تا ۵ قـطــره صــابــون ضــد بــاکـتــری اسـت، قـرار دهـیـد. باتریهای را از دستگاه خارج کرده و کل دستگاه را به مدت ۲ دقیقه در آب صابون فرو برید. سپس با استفاده از مسواک، تیغه را تمیز و از پارچه برای برداشتن هرگونه ترشحات موجود بر روی scope اتـصـالات تـیـغـه و دسـتـه اسـتـفـاده کنید. در ظرف دیـگـری مـقداری الکل ریخته و دستگاه را در آن غوطه ور سازید و اجازه دهید یک ساعت در همین وضعیت بماند. سپس آن را خارج کرده و بر روی حولهای تمیز قرار دهید تا کاملا خشک شود.
استرلیزاسیون و ضدعفونی قوی
هدف: جلوگیری از انتقال بیماری در طول لارینگوسکوپی و از بین بردن هر گونه میکروارگانیسم باقی مانده از مرحله قبل
اگـر استریل کردن تیغه و دسته توسط شرکت سازنده منع شده باشد، استرلیزاسیون را در دمای پایین مثلا با استفاده از اکسید اتیلن انجام دهید. در بـرخـی مـدلهـا بـرچسبـی با عنوانsteam-autoclavable” ” درج شده است، قرار دادن این دستگاهها در معرض استریل بخار میتواند نتایجی از جمله کاهش عملکرد آن و آسیب جدی را به دنبال داشته باشد.
برای ضدعفونی، دسته و تیغه را به طور کامل در مــایــع شـیـمیـایـی گنـدزدای ذکـر شـده در دفتـرچـه راهنمای دستگاه قرار دهید. البته به جز مواردی که قراردادن کامل آنها منع شده است. سپس دسته و تیغه را با آب شست و شو دهید. بعد از این مرحله، به کمک حوله یا پارچهای تمیز و بدون پرز دسته و تیغه را کاملا خشک کنید.
نکات قابل توجه
اگر بعد از تمیز کردن دستگاه و اتصال مجدد تیغه به دسته، لارینگوسکوپ مشکل داشت راههایی جهت رفع آن وجود دارد:
- اگر هیچ نوری مشاهده نمیشود، چند احتمال میتواند وجود داشته باشد:
۱- لامـپ به درستی در جای خود قرار نگرفته باشد
۲- باتری دستگاه تمام شده
۳- کنده شدن کروم روی تیغه
راه حلها
از باتریهای جدید استفاده کنید.
لامپ را تعویض کنید.
در صــورتــی کــه لارینگوسکوپ هـنــوز کـار نمیکند، مسیر الکتریکی باید بررسی شود. Electrical meter بهترین وسیله برای بررسی این موضوع است اما اگر شما به همچین وسیلهای دسترسی ندارید، روشی دیگر و سادهتر پیشنهاد میشود. یک قطعه سیم به طول ۶ اینچ را برداشته و هر دو انتهای عایق آن را لخت کنید. یک انتهای سیم را دور لامپ چراغ قوه ببندید سپس پایه لامپ را به سمت بالا (ترمینال مثبت) باتری و سر دیگر را به سمت پایین (ترمینال منفی) نگه دارید. لامــپ در صـورت عبـور جـریـان روشـن خـواهـد شد.
با افزایش هزینه قبضهای انرژی، تیمی از دانشمندان آمریکایی راهحل جدیدی ارائه کردهاند که بجای ساختمان، خود فرد را گرم میکند.
به گزارش سرویس فناوری خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، چهار دانشجوی مهندسی موسسه فناوری ماساچوست با ایده سرد و گرم کردن افراد بجای کل محیط اطرافشان، به ساخت دستبندهای ترموالکتریکی پرداختهاند.
منشا این ایده، مفهومی است که بر اساس آن سرد یا گرم کردن بخشهایی از بدن میتواند بر چگونگی احساس کلی گرما و سرما در انسان تاثیر بگذارد.
قرار دادن یک پارچه سرد بر روی سر میتواند تب بالا را تسکین داده در حالیکه یک جفت گرمکننده دست میتواند به گرم کردن اسکیبازها و کوهنوردان کمک کند.
این ابداع موسوم به «Wristify» از این ایده استفاده کرده و با نظارت بر دمای هوا و پوست، پالسهای متناسب امواج گرم یا سرد را به مچ دست برای کمک به حفظ دمای مناسب ارسال میکند.
این محققان برآورد کرده بودند که اگر این دستبند بتواند تغییر در درجه حرارت یک ساختمان را تا یک درجه سلسیوس متوقف کند، حدود 100 کیلووات بر ساعت در ماه صرفهجویی خواهد شد.
تیم سازنده این دستبند توانستند جایزه اول رقابت سالانه طراحی علوم-مواد موسسه فناوری ماساچوست موسوم به MADMEC را بدست آورده و کمک مالی برای ساخت یک نمونه پیشساخت کاربردی را دریافت کنند.
این رقابت سالانه که اکنون در هفتمین سال خود قرار داشته، توسط دپارتمان مهندسی و علم مواد این موسسه برگزار میشود. موضوع امسال این رقابت، راهحلهای علم مواد برای سازگاری با محیط زیست بود.
محققان در فرآیند تولید 15 پیشساخت و پیش از دستیابی به محصول نهایی خود دریافتند که پوست انسان بسیار به تغییرات ریز و سریع در دما حساس بوده که این امر بر کل بدن تاثیر میگذارند.
آنها دریافتند که باید بخشی از بدن (در اینجا مچ دست) را با سرعت حداقل 0.1 سانتیگراد بر ثانیه گرم یا سرد کنند تا کل بدن چندین درجه گرما یا سرمای بیشتر را حس کند.
محصول نهایی شبیه یک ساعت مچی بوده و یک باتری پلیمر لیتیومی میتواند برای هشت ساعت نیروی آنرا تامین کند.
بخش ساعت این پیشساخت از یک گرماخور ویژه مبتنی بر آلیاژ مس تشکیل شده که دمای دستگاه را با پراکنده کردن حرارت کاهش میدهد.
در کنار آن یک سیستم کنترل خودکار قرار داشته که شدت و طول پالسهای حرارتی منتقل شده به گرماخور را مدیریت میکند.
دماسنجهای یکپارچه همچنین دمای خارجی و بدن را برای تنظیم شدن بر اساس آنها میسنجند.
این محققان با پول جایزه قصد دارند نمونه پیشساخت خود را بیشتر توسعه دهند.
الکتروکاردیوگرافی یعنی ثبت فعالیت الکتریکی قلب به وسیله الکترودهایی که روی پوست بدن نصب می شوند.
کاغذهای EKG به صورت مدرج بوده و دو محور عمودی و افقی دارد . محور افقی ، نمایش دهنده ی زمان و محور عمودی نشان دهنده ولتاژ است . مربع های کوچک ( فاصله بین دو خط نازک ) فاصله زمانی معادل 04/0 ثانیه است . هر مربع کوچک حاشیه پررنگتری داشته که معادل 02/0 ثانیه است ( فاصله بین دو خط مشکی زخیم ).
استانداردهای EKG :
در ابتدای صفحه EKG علامت استانداردی وجود دارد :
قسمت عمودی این علامت که نشان دهنده ی ولتاژ است بایستی مقدار mlv 1 داشته باشد . بلند و کوتاه بودن این علامت اندازه قد QRS ها مؤثر است . قائمه بودن زاویه های این علامت استاندارد نکته دیگری است که باید به آن توجه کرد زیرا در صورت خراب بودن قلم دستگاه ممکن است قطعه های ST و PR به صورت کاذب ، غیرطبیعی ترسیم شوند . که در این حالت علامت استاندارد EKG زاویه های قائمه ندارد .
سرعت نرمال ثبت EKGmlm/s 25 است که در پایین نوار کاغذی EKG یادداشت می شود . اگر سرعت ثبت دستگاه EKG بالاتر از سرعت نرمال باشد . تمامی ایمپالس ها پهن و بزرگ ترسیم خواهد شد .
نحوه هدایت امواج دپلاریزه
ویرایش
امواج دپلاریزاسیون و تحریک های اولیه ابتدا از گره SA که خود به خود به حالت دپلاریزاسیون در می آیند شروع می شوند . این گره در قسمت اپی کاردیال دهلیز راست قرار دارد . سپس امواج دپلاریزاسیون در گره AV که در قسمت ساب اندوکارد و در نزدیک سمت تحتانی دهلیز راست قرار گرفته طی مسیر می کنند . بعد از گره AV الیاف عضلانی تخصص عمل یافته ای به نام هیس باندل وجود دارند که با سرعت بیشتری امواج الکتریکی را هدایت می کنند . تنه ی هیس باندل در سیتوم بین بطن به دو شاخه ، شاخه چپ (left bandle) و شاخه راست (right bandle) تقسیم می شود . باندل چپ به سمت راست سپتوم بین بطنی رفته و در بطن راست پخش می شود . باندل چپ بعد از زمان کوتاهی که در سپتوم بین بطنی طی می کند به دو شاخه ی قدامی و خلفی تقسیم می شود . شاخه چپ خلفی (left posterior) در خلف بطن چپ مانند بادبزن پخش می شود ولی شاخه چپ قدامی (Left Anterior) به صورت منفرد و متراکم در قدام بطن چپ قرار می گیرد.
تفسیر الکتروکاردیوگرام
ویرایش
برای تفسیر یک الکتروکاردیوگرام باید مراحل زیر طی شود :
ریتم
تعداد ضربان
محور قلب
موج P
PR Interval ( فاصله بین P تا R )
اندازه و جهت QRS
قطعه ی ST
T
تحلیل برداری الکتروکاردیوگرام طبیعی :
موج P
این موج نشان دهنده دپلاریزاسیون دهلیزی است . دپلاریزاسیون دهلیزی و به دنبال آن انقباض دهلیزها از گره ی سینوسی شروع شده و در تمام جهات بر روی دهلیزها پخش می شود . مدت P در حدود 08/0 ثانیه است و ولتاژ آن در هیچ لیدی نباید از 5/2میلی لیتر بیشتر باشد .
کمپلکس QRS
کمپلکس QRS نمایانگر دپلاریزاسیون بطن هاست اما این کمپلکس همچنان به عنوان انقباض بطنی در نظر گرفته می شود . کمپلکس QRS از سه موج Q ، R و S تشکیل شده است که از دپلاریزاسیون بطن ها در جهت های مختلف ناشی می شوند و اندازه ی هر کدام از این موج ها در EKG ، بسته به مکان اکترود تغییر می کند . در بطن ها به ترتیب سپتوم بین بطنی ، apex و سپس ناحیه قاعده قلب دپلاریزه می شوند .
در صورتی که امواج دپلایزاسیون به الکترود نزدیک شوند در EKG موج مثبت و در صورتی که از الکترود دور شوند موج منفی ثبت خواهد شد ( به عنوان مثال اگر الکترود در سما چپ قلب قرار گرفته باشد ، امواج دپلاریزاسیون بطنی به الکترود نزدیک شده و موج مثبت ثبت می گردد ولی در صورتی که الکترود در سمت راست قلب قرار داده شود این امواج از الکترود دور شده و یک موج ثبت می شود . )
در ابتدای کمپلکس QRS ، موج پاین رونده Q وجود دارد که در زیر خط ایزوایکتریک قرار می گیرد . به دنبال موج Q ، موج بالارونده R وجود دارد که در بالای خط ایزوالکتریک است . در انتهای موج R ، در زیر خط ایزوالکتریک موج S ثبت می گردد .
مدت زمان کمپلکس QRSنرمال 12/0 -04/0 ثانیه است .
در خواندن کمپلکس QRS در EKG نکات زیر باید رعایت گردد :
بسیار رایج است که حروف کوچک ( و نه بزرگ ) جهت بیان امواج کوچک در کمپلکس QRS استفاده شود . به عنوان مثال کمپلکس qR نشان دهنده ی موج کوچک q و موج بزرگ R است و با کمپلکس rS ، یک موج کوچک r و یک موج عمیق S را بیان می کند .
هر موج مثبتی که بالای خط ایزوالکتریک باشد ، موج R در نظر گرفته می شود . موج بالارونده و مثبت اول R و موج بالارونده و مثبت دوم R+ گفته می شود.
اگر پیش از موج Q یک بخش بالارونده در کمپلکس QRS دیده شود ، آن یک موج Q نیست و همیشه به طور قراردادی ، موج Q ( هر وقت وجود داشته باشد ) اولین موج در کمپلکس است .
هر موج پایین رونده ای که قبل از آن یک موج بالارونده وجود داشته باشد ، موج S است .
افتراق بین امواج پایین رونده Q و S ، در واقع بسته به این دارد که آنها قبل یا بعد از موج R آمده باشند . موج Q قبل از R اتفاق می افتد و موج S در ادامه موج R می آید .
در صورتی که تنها یک موج پایین رونده وجود داشته باشد ، با توجه به اینکه نمی توانیم مشخص کنیم که موج مذکور Q است یا S آن را موج QS در نظر می گیریم و اگر فقط یک موج بالاونده وجود داشته باشد ، آن را موج R می نامند .
موج T :
موج T نشاندهنده رپلاریزاسیون بطنی است و هم جهت با کمپلکس QRS و در بالای خط ایزوالکتریک قرار دارد .
با توجه به اینکه نخست سپتوم و سایر نواحی اندوکاردی و سپس اپی کارد دپلاریزه می شوند ، منطقی به نظر می رسد که نخست همین نواحی رپلاریزه شوند ؛ اما معمولاً چنین نمی شود زیرا انقباض سپنوم و سایر نواحی اندوکاردی طولانی تر است و لذا این نواحی کندتر از قسمت اعظم سطوح خارجی قلب رپلاریزه می شوند . بنابراین ابتدا نواحی اپی کارد و سپس اندوکارد رپلاریزه می شوند که سبب هم جهت بودن موج T یا کمپلکس QRS می گردد . علت ترتیب غیرعادی رپلاریزاسیون این است که فشار زیاد درون بطن ها در هنگام انقباض ، تا حدود زیادی جریان خون به اندوکارد را کم می کند و بدین ترتیب روند دپلاریزاسیون در نواحی اندوکاردی است .
بعد از موج T ، یک موج U وجود دارد که نشاندهنده ی رپلاریزاسیون الیاف بزرگتر است . این موج غالباً در EKG دیده نمی شود .
قطعه ی PR :
به خط ایزوالکتریک بین P و QRS قطعه ی PR گفته می شود که نشان دهنده ی دپلاریزاسیون آهسته در AV node است .
PR interval :
از شروع موج P تا شروع کمپلکس PR interval , QRS نامیده می شود که شامل دپلاریزاسیون دهلیزها و قطعه ی PR است . بازه ی زمانی نرمال PR interval 20/0 -12/0 ثانیه است .
در بعضی از اختلالات AV node ممکن است ایمپالس سریعتر از حالت معمول هدایت شده و PR interval کمتر از 12/0 ثانیه ثبت گردد . در بعضی دیگر از حالات نیز ممکن است AV node هیچ ایمپالس را از خود عبور نداده و موج P از کمپلکس QRS جدا شود .
قطعه ی ST :
از انتهای کمپلکس QRS با شروع موج T ، قطعه ی ST گفته می شود . این قطعه نمایانگر فاز کفه ( ورود یون های کلسیم به داخل سلول های قلبی ) در رپلاریزاسیون بطنی است . اگر قطعه ST از خط ایزوالکتریک بالاتر یا پایین تر قرار گیرد . معمولاً نشانه ای از یک پاتولوژی جدی است که ممکن است نشانگر مشکلات قلب و عروق باشد . ایسکمی ها و بیماری های کرونر که سبب اختلالات در رپلاریزاسیون سلول های قلبی می شوند تغییراتی در قطعه ی ST ایجاد می نمایند . در این حالت ممکن است قطعه ST پایین تر از خط ایزوالکتریک و نزولی بوده (Sloping Down) و یا به صورت بالارونده در بالای خط ایزوالکتریک قرار گیرد . (Up Sloping)
ST interval :
ST interval از شروع قطعه ی ST تا پایان موج T را شامل می شود .
J point :
J point نقطه ی ایزوالکتریک در انتهای کمپلکس QRS با شروع قطعه ی ST است که در بعضی از اختلالات قلبی ، j point در بالا یا پایین خط ایزوالکتریک قرار می گیرد .
تعیین تعداد ضربان قلب از روی EKG:
یکی از مسائل مهم در خواندن EKG ، تعیین تعداد ضربان قلب در دقیقه است که به دو صورت می توان آن را از روی الکتروکاردیوگرام تعیین کرد :
الف) تعداد ضربان قلب در دقیقه =
ب ) تعداد ضربان قلب در دقیقه =
در حالت نرمال و طبیعی همانند روش فوق ، استفاده از تعداد خانه های بین دو موج P جهت محاسبه ی Heart Rate تفاوتی با تعداد ضربان قلب ندارد ولی به دو علت زیر از کمپلکس های QRS جهت تعداد ضربان قلب استفاده می شود :
الف) گاهی اوقات به دلیل وجود بلوک و یا اختلالاتی دیگر به تعداد موج P ، کمپلکس QRS وجود ندارد .
ب) از نظر کلینیکی ، تعداد ضربان بطن است که Cardiac Output و فشارخون ایجاد می نماید .
لیدهای الکتروکاردیوگرافی
ویرایش
12 لید ( اشتقاق ) قلبی وجود دارد که جهت ثبت الکتروکاردیوگرافی مورد استفاده قرار می گیرد .
لیدهای تک قطبی اندام ها
aVR : در این حالت الکترود قرمز به دست راست بسته می شود .
aVL : در این لید الکترود زرد به دست چپ بسته می شود .
aVF : در این استقاق الکترود سبز به پای چپ وصل می شود .
لیدهای دو قطبی
اشتقاق های استاندارد دو قطبی به اتصالات الکتریکی بین اندام های بیمار و الکتروکاردیوگرافی جهت ثبت EKG گفته می شود .
لید I : در این اشتقاق الکترودها به دست راست و دست چپ وصل می شوند . الکترود منفی یا آند به دست راست و الکترودمثبت یا کاتد به دست چپ بسته می شود .
لید II : این اشتقاق بین دست راست و پای چپ می باشد . به دست راست الکترود منفی یا آند بسته می شود و به پای چپ الکترود مثبت یا کاتد .
لید III : این لید بین دست چپ و پای چپ بسته می شود . در این حالت به پای چپ الکترود مثبت و به دست چپ الکترود منفی بسته می شود .
لیدهای سینه ای ( لیدهای پره کوردیال ) :
شش اشتقاق سینه ای وجود دارد که توسط شش الکترودی که روی سینه بیمار قرار دارند ثبت می شوند .
V1 : این اشتقاق در سمت راست استرنوم روی فضای بین دنده ای چهارم قرار می گیرد . زاویه استرنوم بهترین مارکر جهت پیدا کردن فضای بین دنده ای چهارم است . زاویه استرنوم در محاذات فضای بین دنده ای دوم می باشد ( این زاویه به صورت یک برجستگی در محل اتصال مانبریوم و تنه ی استرنوم قرار دارد . )
V2 : این لید در سمت چپ استرنوم روی فضای بین دنده ای چهارم نصب می شود .
V3 : لید V3 به صورت Oribe بین V2 و V4 قرار می گیرد .
V4 : در زیر Nipple روی فضای بین دنده ای پنجم ( تقاطع خط Midclavicular با فضای بین دنده ای پنجم ) وصل می شود .
V5 : این اشتقاق به صورت همسطح با V4 در تقاطع بین Anterior axilary و فضای بین دنده ای پنجم قرار می گیرد .
V6 : لید V6 به صورت همسطح با V4 در تقاطع Midaxilary line و فضای بین دنده ای پنجم نصب می شود .
در لیدهای سینه ای با توجه به اینکه دپلاریزاسیون عضله ی قلبی از جهت های مختلف ثبت می گردد ، کمپلکس QRS هم شکل های متفاوتی خواهد داشت .
به عنوان مثال الکتروکاردیوگرام ثبت شده از اشتقاق V1 در یک قلب طبیعی منفی است . چون الکترود سینه در این اشتقاق به قاعده ی قلب نزدیک تر است تا به نوک قلب و قاعده ی قلب در روند دپلاریزاسیون بطنی همسو با الکترونگاتیویته قرار دارد . ( الکترود کاتد روی بارهای منفی قرار گرفته است ) ولی کمپلکس QRS در اشتقاق V4 عمدتاً مثبت است چون الکترود سینه ای این لید در طول دپلاریزاسیون بطنی ، اغلب همسو با الکترودپوزیتیویته است . ( اغلب الکترود کاتد روی بارهای مثبت قرار گرفته است ) .
با توجه به اینکه V1 به دهلیز و بطن راست نزدیکتر است ، بنابراین اختلالات دهلیز و بطن راست را بهتر ثبت می نماید ولی اختلالات و بیماری های دهلیز و بطن چپ به وسیله ی اشتقاق V1 بهتر و راحت تر قابل تشخیص است .
تعیین محور قلب
ویرایش
محور قلب برآیند بردارهایی است که در اثر دپلاریزاسیون میوفیبریل ها در جهات مختلف ایجاد می شود که در حالت طبیعی به سمت پایین و چپ است چون بطن چپ قالب است ( اطلس الکتروکاردیوگرافی قارونی ، 1384)
جهت تعیین محور قلب از دو لید I و aVF استفاده می شود . این دو لید بر هم عمود اند . لید I بین دست راست و دست چپ قرار گرفته و محور افقی ( محور X ) را ایجاد می نماید و لید aVF که بر روی پای چپ وصل می شود محور عمودی ( محور y ) راایجاد کرده و عمود بر لید قلبی است . این دو محور چهار ربع تشکیل می دهند .
با توجه به اینکه قسمت عمده ی کمپلکس QRS در لید I مثبت است . تعداد خانه های این کمپلکس را شمرده و در قسمت مثبت محور X علامت می زنیم . قسمت عمده کمپلکس QRS در لید aVF هم مثبت بوده و همانند لید قبلی تعداد خانه های کمپلکس QRS را شمرده و در قسمت مثبت محور y علامت می زنیم اگر قسمتی از منحنی مثبت شده منفی باشد ، تعداد خانه های منفی را از بخش مثبت کم می کنیم تا پتانسیل مفید آن اشتقاق بدست آید . اگر پتانسیل مفید اشتقاق I مثبت باشد ، آن را در جهت مثبت بر روی محور اشتقاق مورد نظر رسم می کنیم . سپس بر روی نقاط یافت شده روی هر کدام از محورهای X و Y ، یک خط عمود بر آن نقطه رسم می کنیم . محل تلاقی این دو خط عمود ، محور قلب را نشان می دهد .
محور قلب در حالت طبیعی بین 0 درجه و 90 درجه قرار دارد . که هر چه انسان چاقتر و پیرتر باشد محور قلب بیشتر به سمت چپ یعنی به طرف صفر شیفت می کند ، اما هر چه بیمار لاغرتر و چربی دیافراگم کمتر باشد ، محور قلب نزدیک به +90 درجه است .
اگر کمپلکس QRS در لید I مثبت و لید aVF منفی باشد ، انحراف محور به سمت چپ وجود دارد ودر صورتی که کمپلکس QRS در لید I منفی و در لید aVF مثبت باشد انحراف محور به راست وجود دارد .
آریتمی ها وتشخیص انها در EKG
ویرایش
با اینکه آریتمی از نظر لغوی به معنی بدون ریتم است ، ولی معمولاً به انواع اختلالات ریتم اشاره می کند یعنی هرگونه انحرافی از ریتم سینوسی طبیعی . برخی کتاب های واژه دیس ریتمی را به آریتمی ترجیح می دهند .
ریتمی سینوسی است که خصوصیات زیر را داشته باشد :
موج های P یک شکل باشند چون در حالت طبیعی تمام امواج P از یک ناحیه منشأ می گیرند . ( گره SA ) پس P باید در لیدهای I و II مثبت باشد .
به ازای هر P یک کمپلکس QRS وجود داشته باشد .
زمان PR interval کمتر از 12/0 ثانیه نباشد .
ریتمی که خصوصیات فوق را نداشته باشد ریتمی غیرطبیعی بوده و آریتمی گفته می شود .
تعداد ضربان ریتم سینوسی نرمال بین 60 تا 100 ضربان در دقیقه است . در صورتی که ریتمی هر سه خصوصیات فوق را داشته باشد ولی تعداد ضربان قلب بیشتر از 100 باشد تاکیکاردی سینوسی و اگر تعداد ضربان کمتر از 60 باشد برادی کاردی سینوسی گفته می شود .
بلوک های دهلیزی بطنی
ویرایش
بلوک های دهلیزی – بطنی به 3 دسته تقسیم می شوند :
بلوک های درجه اول
بلوک های درجه دوم
بلوک های درجه سوم
بلوک های دهلیزی – بطنی درجه اول:
بلوک دهلیزی – بطنی درجه اول به وسیله ی یک فاصله ی طولانی PR مشخص می گردد . ( S 0.20 < PR interval ) در این بلوک تمام ایمپالس های سینوسی به بطن منتقل می شوند ولی این امر با تأخیر همراه است . وقتی که PR خیلی طولانی شود . گاهی موج P بر روی موج T قبلی می افتد .
به طور کلی بیشترین علت ایجاد بلوک دهلیزی – بطنی درجه اول ، مسمومیت با دیگوکسین و inferior MI است . بلوک دهلیزی – بطنی درجه اول به طور فیزیولوژیک در ورزشکاران هم اتفاق می افتد .
بلوک های دهلیزی – بطنی درجه دوم:
در بلوک های دهلیزی – بطنی درجه دوم ، فقط بعضی از دپلاریزاسیون های دهلیزی ( امواج P ) به بطن ها منتقل می شوند ( پاسخ QRS ایجاد می نمایند ) در این نوع بلوک قبل از تمام کمپلکس های QRS موج P وجود دارد اما متعاقب تمام موج های P کمپلکس QRS دیده نمی شود .
( نسبت تعداد امواج P به تعداد کمپلکس های QRS معمولاً نسبت دو عدد صحیح کوچک است ( مانند 2 به 1 ، 3 به 1 ، 3 به 2 ))
بلوک دهلیزی – بطنی درجه سوم:
این بلوک ، بلوک کامل قلبی و یا AV dissociation هم گفته می شود . زیرا موج تحریکی قادر نیست از راه گره AV عبور کرده و از دهلیزها به بطن برسد . در صورتی که بطن ها ایمپالسی را دریافت نکنند ، پتانسیل عمل از کانون های اکتوپیک مثل سلول های پورکنژ تولید می شود و مدیریت بطن ها را به دست می گیرند . در نتیجه ریتم های دهلیزی و بطنی کاملاً مستقل از یکدیگر قرار می گیرند . موج های P با هم فاصله مساوی و شکل یکسانی دارند . QRS ها هم شکل بوده و فاصله ی برابری با هم دارند ولی هیچ ارتباطی بین امواج P و کمپلکس های QRS وجود ندارد .
بلوک کامل قلب در اثر بیماریهای کرونر ، فشارخون ، بیماری های مادرزادی قلبی ( مثل VSD ) در اثر مسمومیت با دیگوکسین دیده می شود . درمان بلوک های درجه سوم ، pacemaker است .
انقباض های زودرس
ویرایش
به مواردی که بطن زودتر از موعد مقرر منقبض می شود ، انقباض زودرس (Premature contraction) می گویند . اسامی دیگر آن عبارتند از اکستراسیستول (Extrasystol) ، ضربان زودرس (Premature beat) و ضربان نابجا (Ectopic beat) .
اکثر انقباض های زودرس ناشی از کانون های اکتوپیک ( نابجا ) در قلب هستند که ایمپالس هایی غیرطبیعی و ناهماهنگ با ریتم قلب از خود صادر می کنند . برخی از علل احتمالی کانون های اکتوپیک عبارتند از :
نواحی موضعی ایسکمی
پلاک های کوچک کلسیفیه در نقاط مختلف قلب که عضله ی قلبی مجاو خود را چنان می فشارند که برخی فیبرها تحریک می شوند .
تحریک سمی گره AV ، دستگاه پورکنژ با میوکارد بر اثر داروها .
انقباض های زودرس ممکن است از دهلیزها ، گره AV و یا بطن ها سرچشمه بگیرند .
اکستراسیستول های دهلیزی نتیجه ی یک ضربان زودرس دهلیزی هستند که از یک نقطه دیگر در دهلیز به غیر از گره SA ایجاد شده و معمولاً به آن موج P می گویند . شکل موج P غالباً با شکل موج های P طبیعی تفاوت دارد زیرا مسیر تحریک شدن دهلیزی که از یک کانون اکتوپیک در دهلیزها شروع می شود با انتشار طبیعی موج تحریک ناشی از گره SA متفاوت است .
خصوصیات PAC
شکل کمپلکس QRS در ضربان زودرس معمولاً طبیعی است زیرا انتشار تحریک در بطن ها از راه مسیرهای طبیعی به انجام می رسد اما گاهی به صورت بلوک شاخه ی راست و یا بلوک شاخه ی چپ ( بیشتر به صورت بلوک شاخه ی راست است ) می باشد که اصطلاحاً به آن Aberration می گویند . علت این پدیده این است که هر وقت ضربان زودرس می آید ، شاخه راست هنوز در مرحله تحریک ناپذیری است در نتیجه توالی فعال شدن بطن ها ممکن است غیرطبیعی بوده و بنابراین این شکل کمپلکس QRS نیز ممکن است غیرطبیعی باشد .
بعد از کمپلکس PAC یک مکث جبرانی (Compensatory pause) وجود دارد . یعنی به خاطر این ضربان زودرس دهلیزی ، قلب مدتی به مرحله تحریک ناپذیری می رود .
در انقباض دهلیزی زودرس ، چون بطن ها فرصت کمی برای ذخیره خون داشته و به طور کامل پر نمی شوند ، مقدار حجم ضربه ای کاهش می یابد .
انقباض زودرس ناشی از گره یا باندل AV :
این انقباض زودرس فاقد موج P بوده و موج P بر روی کمپلکس QRS – T انقباض زودرس افتاده زیرا ایمپالس قلبی همزمان با حرکت به جلو و به درون بطن ها به عقب و درون دهلیزها نیز حرکت می کند .
انقباض بطنی زودرس بیشتر در حالت های بوجود می آید که بیماری هایی تحریک ناپذیری سلول های بطنی راافزایش دهند .
خصوصیات کمپلکس PVC به شرح زیر است :
معمولاً کمپلکس QRS به طور قابل توجهی طولانی و پهن می شود ، زیرا ایمپالس به جای سیستم پورکنژ از طریق عضلات بطن هدایت می شود که هدایت کننده های آهسته ای هستند .
ولتاژ کمپلکس QRS زیاد است .
ولتاژ کمپلکس QRS زیاد است زیرا ایمپالس طبیعی تقریباً همزمان از هر دو بطن می گذرد و در نتیجه امواج دپلاریزاسیون دو طرف قلب طبیعی ( که قطبیت آنها عمدتاً به عکس هم است ) تا حدودی یکدیگر را در الکتروکاردیوگرام خنثی می کنند . اما هنگامی که PVC ایجاد می شود ، ایمپالس تقرییاً همیشه فقط در یک جهت حرکت می کند و لذا خنثی سازی اتفاق نمی افتد . بدین ترتیب تمام یا گوشه ای از یک بطن زودتر از بطن دیگر دپلاریزه می شود و این باعث پیدایش پتانسیل شدید الکتریکی می گردد .
پس تقریباً تمام موارد PVC ، پتانسیل موج T مخالف پتانسیل کمپلکس QRS است . زیرا کندی هدایت ایمپالس از طریق عضله قلبی باعث می شود رپلاریزاسیون از ناحیه شروع شود که زودتر دپلاریزه شده بود .
فیبریلاسیون دهلیزی و فیبریلاسیون بطنی
ویرایش
در بعضی شرایط عضله قلبی دچار نوعی انقباض فوق العاده نامنظم می گردد که در پیش راندن خون کاملاً نامؤثر است ، این نوع آریتمی ، فیبریلاسیون نامیده می شود که ممکن است دهلیزی یا بطنی باشد .
فیبریلاسیون دهلیزی
فیبریلاسیون دهلیزی نوعی آریتمی است که به صورت ایمپالس های سریع و تکرار شونده از کانون های مختلف و اکتوپیک دهلیزی ایجاد می شود . با توجه به اینکه دهلیزها با توالی عادی منقبض نمی شوند ، بنابراین به پر شدن بطن ها کمک نمی کنند . در EKG امواج P واضحی دیده نمی شوند و جای خود را به امواج مداوم اب نام امواج Fمی دهند . گره AV به فاصله ی نامنظمی فعال می گردد ، بنابراین هیچگونه فاصله مساوی بین کمپلکس های QRS در نتیجه انقباضات بطنی وجود ندارد . چون قدرت انقباض بستگی به فاصله بین ضربانات دارد ( زیرا فاصله ، زمان موجود برای پر شدن بطن ها را تعیین می کند ) نظم هم از نظر ریتم و هم از نظر قدرت ، فوق العاده نامنظم است .
یکی از شایع ترین علل فیبریلاسیون دهلیزی اتساع دهلیزهاست (بیماری های رماتیسم قلبی نارسایی های قلبی )
در فیبریلاسیون بطنی دپلاریزاسیون متعددی وجود نداشته و به دنبال آن انقباض واحدی صورت نمی پذیرد . در این حالت خون فقط در داخل بطن ها جا به جا می شود و هیچ تغییر فشاری به وجود نمی آید؛ در نتیجه حجم ضربه ای بسیار کاهش یافته و بیمار ایست قلبی می کند . جهت درمان این آریتمی باید فقط در الکتروشوک و عملیات احیا استفاده کرد .
فیبریلاسیون بطنی یک اختلال ریتم کاملاً نامنظم و بی هدف و هیچ کمپلکس QRS موج P واضحی وجود ندارد و اصطلاحاً گفته می شود آنارشیسم (Anarchism ) وجود دارد .
چنین حالتی در آنفارکتوس میوکارد یا سکته قلبی (MI) و مسمومیت با دیژیتال ها ( مثل دیگوکسین) دیده می شود .
بلوک های شاخه ای
ویرایش
افزایش پهنای کمپلکس QRS (S 0.12 < QRS ) بیان کننده ی کاهش انتقال امواج دپلاریزاسیون و بلوک یکی از شاخه های دسته هیس ( چپ یا راست ) است .
الف) بلوک شاخه ای راست (Right Bandel Branch Block) (RBBB)
در بلوک شاخه ای راست ، ابتدا بطن چپ از طریق شاخه چپ ، دپلاریزه می شود ، سپس بطن راست با تأخیر نسبت به بطن چپ دپلاریزه می شود. از آن جا که شاخه راست ایمپالس را هدایت نمی کند ، پس ایمپالس از طریق الیاف میوکارد بطن چپ به الیاف میوکارد بطن راست می رسد و چون بطن راست با تأخیر و از طریق غیر شاخه ای دپلاریزه شده است ، در نتیجه کمپلکس QRS پهن می شود . بهترین اشتقاق برای تشخیص RBBB معمولاً اشتقاق V1 است و با اشتقاق V6 قابل مقایسه و تأیید است . قسمت اول QRS که مربوط به بطن چپ است معمولاً طبیعی می باشد ولی قسمت دوم QRS که مربوط به بطن راست است ، در بلوک شاخه ی راست پهن می شود .
مکانیسم ایجاد QRS پهن در بلوک شاخه ی راست :
امواج دپلاریزاسیون وقتی که به سپنوم می رسند ، ابتدا طرف چپ سپتوم دپلاریزه می شود . سپس در حالی که سمت راست هنوز رپلاریزه است و در سطح سپتوم جریانی از طرف چپ به طرف راست ( ازمنفی به مثبت ) برقرار می شود که اشتقاق V1 این امواج را به صورت موج R کوچک رسم می کند ، در صورتی که اشتقاق V6 این امواج را به صورت منفی و موج Q کوچک رسم می کند . سپس از طریق شاخه ی چپ تمام بطن چپ دپلاریزه می شود و محور بطن چپ از الکترود اشتقاق V1 دور شده و در اشتقاق V1 موج S و در اشتقاق V6 چون محور بطن چپ به آن نزدیک می شود ، موج R رسم می شود . سرانجام بطن راست از طریق الیاف میوکارد بطن چپ دپلاریزه می شود و چون محور بطن راست به V1 نزدیک شده موج R رسم می کند و در V1 به علت اینکه محور بطن راست از آن دور می شود ، به صورت S رسم می شود و چون دپلاریزاسیون در بطن ها با تأخیر انجام گرفته لذا QRS پهن می شود . بنابراین به جای کمپلکس QRS در لید V1 کمپلکس rSR' و در لید V6 ، qRS یافت می شود . در RBBB ، موج T هم معکوس می شود &nb
:: بازدید از این مطلب : 2496